جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: حجله . [ ح ِ ل َ / ل ِ ] (ع اِ) این کلمه در عربی بفتح حاء و فتح جیم آمده لکن در تداول فارسی نظماً و نثراً بکسر حاء و سکون جیم است . گردک . عمارتی مدور مانند گنبد. || خانه ٔ آراسته بتخت و جامه و پرده برای عروس . اطاق و حجره ای آراسته وزینت شده جهت عروس و داماد. (آنندراج ) : بیآمد سوی حجله ٔ آرزوی بدو گفت ای ماه آزاده خوی . فردوسی . چو می خوردیم درغلطیم هر یک با نگارینی چو برخیزیم گرد آئیم زیر کله ٔ حجله . فرخی . ثنای او بدل ما فرو نیاید از آنک عروس سخت شگرف است و حجله نازیبا. خاقانی . به هشت نهر بهشت اندر این سه غرفه ٔ مغز بهفت حجله ٔ نور اندر این دو حجره ٔ خواب . خاقانی . بخال و زلف و لب وحجله ٔ عروس عرب که سنگ و کعبه و حلقه ست و آستان حجاب . خاقانی . گفت چرا در صبوح باده نخواهی کنونک حجله برانداخت صبح حجره بپرداخت خواب . خاقانی . در ختنی روی تو حجله ٔ زنگی عروس در یمنی جزع تو حجره ٔ هند و صنم . خاقانی . نوعروسان حجله ٔ نوروز نورهان زر و زیور اندازند. خاقانی از پس یک ماه سنگ انداز در چاه بلور عده داران رزان را حجله ها برساختند. خاقانی . چوگان کنم ز آه خود آخر سحرگهی گردون چو گو بحجله ٔ طارم برآورم . عطار. حجله همان است که عذراش بست بزم همان است که وامق نشست . نظامی . حجله و بزم اینک تنها شده وامق افتاده و عذرا شده . نظامی . عروس شاه نیز از حجله برخاست به روی خویشتن مجلس بیاراست . نظامی . گفتم که خواجه کی بسر حجله میرود گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند. حافظ. عروس روی پوش گل درون حجله با بلبل دهان بگشاده زیر لب حدیثی می کند مبهم . ؟ اریکه تخت آراسته که در گنبد باشد یا در خانه و اگر چنین نباشد آن خانه و گنبد را حجله گویند. (منتهی الارب ذیل اریکه ). ج ، حِجال و حَجَل . و رجوع به نشریه دانشکده ٔ ادبیات تبریز شماره ٔ سوم سال اول شود. - حجله ٔ جام ؛ جام شراب : در حجله ٔ جام آسمان رنگ آن دختر آفتاب در ده . خاقانی . - حجله ٔ گل یا حجله ٔ شکوفه ؛ حقه ٔ گل یا شکوفه ٔ گیاهان : جلوه گر از حجله ٔ گلها شمال گل شکر از شاخ گیاهان غزال . نظامی . جانم شکوفه وار شکافان شد از هوس چون حجله ٔ شکوفه برانداخت نوبهار. خاقانی . 1- عروسخانه، حجرهزفاف، زفاف خانه گور
1- كله
2- خوانچه عزا bridal chamber, hijal غرفة الزفاف hijla hijla hijla hijla hijla
کلمه «حجله» در زبان فارسی به معنای اتاق یا محل خواب (معمولا برای عروس و داماد) استفاده میشود. برای نگارش درست این کلمه و قواعد مربوط به آن، به نکات زیر توجه کنید:
نحوه نگارش: کلمه «حجله» بهصورت «حَجْلَه» نوشته میشود. دقت کنید که در نوشتن آن، حرف "ح" و "ل" صحیح و به درستی نوشته شود.
وضعیت جمع: جمع آن «حُجُلات» است. در مواقعی که به بیش از یک حجله اشاره میکنید، از این شکل جمع استفاده کنید.
استفاده در جملات: این کلمه ممکن است بهطور مجازی نیز به کار رود. به عنوان مثال:
«عروس به حجله رفت.»
«حجلهها در عروسیهای سنتی زینت میشوند.»
قواعد املایی و نگارشی:
رعایت فاصلهگذاری صحیح میان کلمات.
استفاده از نقطهگذاری مناسب برای وضوح بیشتر جملات.
معنی و مفهوم: آشنایی با معانی و مفهوم این کلمه در زمینههای مختلف فرهنگی و اجتماعی، میتواند به درک بهتر متنها کمک کند.
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه «حجله» را بهدرستی و بهخوبی در نوشتارهای خود به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "حجله" در جملات آورده شده است:
عروس و داماد در حجلهی خود به شادی و پایکوبی پرداختند.
فرش زیبایی بر روی حجله پهن شده بود و گلها به زیبایی تزئین شده بودند.
خانوادهها برای آذینبندی حجله زمان زیادی صرف کردند تا مراسم عروسی به زیبایی برگزار شود.
در فرهنگ ما، حجله نماد آغاز یک زندگی مشترک و شیرین است.
مراسم عقد در حجلهای ساده و صمیمی برگزار شد و همهی مهمانان خوشحال بودند.
اگر سوال بیشتری دارید یا به جملات بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر