جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

harmal
honor  |

حرمل

معنی: حرمل . [ ح َ م َ ] (ع اِ) اسفند. سفند. اسپند. سپند. (بحر الجواهر). سپند سوختنی . چیزی است که سوزند دفع چشم زخم را. حمداﷲ مستوفی گوید: حرمل ؛ سپند، و دردفع چشم بد سپند سوختن مجرب است . (نزهةالقلوب ). و صاحب اختیارات گوید: ابن سمحون گوید دو نوع است سرخ وسفید و نوع سپید که حرمل عربی خوانند و بیونانی مولی و در پارسی صندل وانج و ورق آن مانند ورق بید بود و کوچکتر و گل وی مانند یاسمن مطلق و سپید و خوشبوی بود و بسریانی بسباسا خوانند و نوع دیگر سرخ حرمل عامی خوانند و در پارسی اسپند گویند و بشیرازی نیوند وهزاراسپند نیز گویند. مؤلف گوید: آن نوع از سداب کوهی است و طبیعت حرمل گرم و خشک است در درجه ٔ سیم ، وگویند در چهارم ، نافع بود جهة درد مفاصل طلا کردن و چون سحق کنند و با عسل و زهره ٔ مرغ و زهره ٔ کبک و زعفران و آب رازیانه ٔ تر در چشم کشند قوت باصره بدهد، و اگر بخورند حرمل را با ادویه ٔ قاتلات دود، حب القرع بیرون آورده و قولنج را نافع بود، و عرق النسا و وجع ورک و خون نطول کنند به آب آن سینه و شش از بلغم لزج پاک کند و بادی که در روده بود تحلیل دهد. و سودمندبود جهت سردی دماغ و بدن ، لیکن سدد و صداع آورده و مقیی ٔ بود و مسکر. [ و صاحب منهاج گوید: بعد از آن ربوب فاکهه ٔ ترش خورند. و صاحب تقویم گوید: مصلح وی قرفه و دارچینی بود. و جالینوس گوید: نافع بود جهة فالج و لقوه و تشنج سرد و علت گرده و مثانه و مسهل مرار اسود و بلغم لزج بود ] . و بول و حیض براند و نقع وی سودا را نیک بود و تحلیل کند و خون سوداوی صافی گرداند و طبیعت نرم دارد. حنین گوید: مستی آن مانند مستی خمر بود و گویند لون صاف کند و محرک جماع بود و فربهی آورد و بول و حیض براند. و ابن واقد گوید: سودمند بود جهت عاشقان سکری که دارد. و گویند اگر سفوف سازند یک مثقال و نیم یا سوده تا دوازده شب متواتر عرق النسا را نافع بود و این مجرب است . دیسقوریدوس گوید: درد پایها و رانها و عرق النسا و نقرس و فالج را نافع بود، لیکن غثیان آورد و مصلح وی ربوب فواکه مزمن بود که بعد از آن بخورند، و بدل آن بوزن آن قردومانا یا تخم سداب بود. اما حرمل سپید غربی که آنرا به یونانی مولی خوانند بیخ وی مانند بلیوس بود و چون سحق کنند و با روغن ایرسا فرزجه سازند و زن به خود برگیرد افواه ارحام بگشاید - انتهی . حکیم مؤمن گوید: به لغت سریانی نوعی از سداب کوهی است و بفارسی اسپند نامند، نبات او تا بقدر ذرعی میشود و از یک بوته چندین شاخ میروید و برگش مایل به تدویر و غلاف دانه های اومدور و مثلث الاضلاع به سه خط و با اندک سرخی و تخمش سیاه و بقدر خردل و ثقیل الرایحه و از مطلق حرمل مراد او است ، قسمی از آن را برگ مثل برگ بید و از او کوچکتر و مایل به سفیدی و گلش مثل یاسمین سفید و غلاف دانه ٔ او طویل است و حرمل ابیض به اعتبار غلاف او نامند،در سیم گرم و در دوم خشک و قوتش تا چهار سال باقی میماند، لطیف و محلل ریاح و امعا و مواد غلیظه و مبهی و مسمن و مُدِرّ بول و حیض و شیر و مسهل سودا و بلغم غلیظ و حب القرع و جالی سینه و شش از لزوجات ، و یتوع او جهت تحلیل سودا و صاف کردن خون و نرم داشتن طبع، و جرم او جهت مصروع و تسخین بدن و اعصاب و دماغ و رفع قولنج و عرق النسا و فالج و امراض بارده و استسقاو رفع جنون و اعیا و سدد و یرقان و نسیان نافع، و چون یک اوقیه ٔ او را کوبیده با چهار اوقیه آب بجوشانند و آب او را با سه اوقیه عسل و دو اوقیه روغن کنجد بنوشند مقیی ٔ قوی بیغایله است . و در تنقیه ٔ سینه و اعالی بدن از لزوجات و ضیق النفس و سعال رطوبی بی عدیل و هرگاه او را بقدر یک رطل در شراب یا آب انگور که بقدر سی رطل باشد بجوشانند تا به ربع رسد و روزی تا دو اوقیه از آن تا سی روز بنوشند، جهت رفع صداع مزمن و صرع مجرب دانسته اند، و اعاده ٔ حمل زنانی که در وقتی حامله میشده باشند و بعد از آن نشوند مینماید، و باید سه روز متوالی از این مطبوخ بنوشند. و چون پانزده روز صاحب عرق النسا هر شب یک مثقال و نیم از حرمل ناکوفته تناول نماید، دفع آن علت گردد و مجرب است و چون با تخم کتان مخلوط نموده با عسل سرشته مداومت نمایند جهت رفع ضیق النفس بیعدیل است ، و چون زجاج محرق اضافه نمایند تفتیت حصاة کند و اکتحال او با زعفران وزهره ٔ مرغ خانگی و عسل و شراب و آب بادیان سبز جهت ضعف بصر امتلائی ، و نطول مطبوخ او جهت تقویت اعضا و سیاه کردن موی و ازاله ٔ خدر، و مطبوخ او با آب و روغن کنجد، و مداومت اکل آن جهت رفع امراض جگر و سل ، و ضماد او با روغن شبت بر ناف و تهی گاه جهت قولنج مزمن و سعوط عصاره و آب مطبوخ از جهت قطع نزله و حمره ٔ چشم و قطور او که در آب ترب و روغن زیتون جوشانیده باشند جهت گرانی سامعه و کری و دوی و طنین ، و بخور او جهت درد دندان و تعلیق او در لته ٔ کبود رافع سحر، و گویند افشانیدن او در خانه باعث فرقت و بخور او مبطل این اثر است . و مورث غثیان و صداع و مضر محرورین و مصلحش ربوب میوه های ترش و سکنجبین و ترشیها. و قدر شربتش از یک مثقال تا دو مثقال و بدلش قردمانا و گویندتخم سداب است و حمول بیخ او که با روغن ایرسا سائیده باشند مفتح افواه عروق و خون بواسیر است . و روغن او در سیم گرم و محرک باه و مفتح سده ٔ دماغی و جهت فالج و لقوه و صرع و رعشه و ریاح اعصاب شرباً و ضماداًنافع و حقنه ٔ او جهت عرق النسا و درد کمر و برودت گرده و رحم مفید است . و رجوع به الجماهر بیرونی ص 38 و گیاه شناسی گل گلاب ص 214 و اسفند و اسپند و سپند شود.
... ادامه
531 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] (زیست‌شناسی)
مختصات:
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 278
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
honor
ترکی
harem
فرانسوی
harem
آلمانی
harem
اسپانیایی
harén
ایتالیایی
harem
عربی
شرف | احترم , أجل , وفى , وفى بوعده , عامل بإحترام , أضفى شرفا , نفذ , افتخر , ميز , قبل ودفع , احترام , فخر , إجلال , ماء الوجه , طهارة , سمعة حسنة , عفاف , فخارأو فخر , مقام رفيع , درجة الشرف , وسام الشرف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "حرمل" به عنوان یک اسم، قواعد خاصی دارد که در استفاده از آن باید مد نظر قرار داد. در اینجا به چند نکته نگارشی و گرامری درباره کلمه "حرمل" اشاره می‌کنم:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "حرمل" باید به صورت صحیح و بدون تغییرات املایی نوشته شود. املای درست آن همان "حرمل" است.

  2. مفرد و جمع: "حرمل" یک اسم مفرد است. در صورت نیاز به جمع بستن آن، می‌توان از واژه "حرمل‌ها" استفاده کرد.

  3. استفاده در جملات:

    • "حرمل گیاهی است که در برخی مناطق رشد می‌کند."
    • "در باغچه‌اش حرمل کاشته است."
  4. قید و صفت: می‌توان از قیدها و صفات برای توصیف حرمل استفاده کرد.

    • "حرمل معطر است."
    • "این حرمل در زمین‌های خشک بهتر رشد می‌کند."
  5. جملات پرسشی: اگر بخواهید درباره حرمل سؤال کنید، فرم‌های زیر می‌تواند مفید باشد:

    • "حرمل چه خاصیتی دارد؟"
    • "چگونه می‌توان از حرمل استفاده کرد؟"
  6. نکات نگارشی: اگر کلمه "حرمل" در آغاز جمله قرار گیرد، باید با حرف بزرگ نوشته شود: "حرمل یکی از گیاهان دارویی است."

با رعایت این نکات می‌توانید به طور صحیح و مؤثر از کلمه "حرمل" در نوشته‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. حرمل یکی از گیاهان دارویی است که در طب سنتی به عنوان درمان برخی بیماری‌ها استفاده می‌شود.
  2. عطر خوش حرمل به شدت آرامش‌بخش است و در مراسم مذهبی به کار می‌رود.
  3. در باغچه‌ام، حرمل به‌خوبی رشد کرده و برگ‌های سبز و خوش‌بو آن جلب توجه می‌کند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری