جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: حزین . [ ح َ ] (ع ص ) محزون . مهموم . غمناک . اندوهناک . اندوهگین . (دهار) (منتهی الارب ). غمگن . غمگین . غمین . اندوهگن . غمنده . مغموم . افسرده : مِحزان ، حزنان ؛ که خاطری حزین دارد. ضد مسرور. (معجم البلدان ). ج ، حِزان . حُزناء : چون یعقوب را دید سلام کرد و گفت ایها الشیخ الحزین . (قصص الانبیاء ص 271). گر چنین باشی بهر شاعر که آید نزد شاه بس که باید مر ترا بودن حزین . منوچهری . چو استر سزاوار پالان و قیدی اگر از پی استر و زین حزینی . ناصرخسرو. آسیائی زودگرد است این فلک زو نشاید بود شاد ونی حزین . ناصرخسرو. آنکه خواهد خردنخواهد مل وانکه باشد حزین نبوید گل . سنائی . من که باشم که در وجود نیم تا در این دور کم حزین باشم . خاقانی . گوزن آسا بنالم زار پیش چشم آهویت چه سگ جانم که چندین ناله زین جان حزین خیزد. خاقانی . فضل کن مگذار کز مشتی خسیس چون منی در دور تو باشد حزین . خاقانی . دایم دل تو حزین نماند یکسان فلک اینچنین نماند. نظامی . بهر گریه آدم آمد بر زمین تا بود گریان و نالان و حزین . مولوی . مگر شکوفه بخندید و بوی عطر برآمد که ناله در چمن افتاد بلبلان حزین را. سعدی . - آواز حزین ؛ آوازی سوزناک : چه خوش باشد آواز نرم حزین به گوش حریفان مست صبوح . سعدی (گلستان ). - مطرب حزین ؛ خنیاگری با آواز سوزناک : حزین و خسته ملولان دولتت همه سال تو گوش کرده به آواز مطربان حزین . سعدی . - ناله ٔ حزین ؛ ناله ٔزار. || لحنی از موسیقی . رجوع به آهنگ شود. 1- اندوهگين، غمناك، غمانگيز
2- حزنآور، حزنانگيز شاد، مشعوف
1- غمين، محزون، متاسف، محزون، مغموم، ملول، نژند desolate, hazin مقفر، مهجور، خرب، كئيب، بائس، تأسف، دمر، وقع الكآبة فى نفسه üzgün triste traurig triste triste متروک، ویران، خراب، بی جمعیت
مقفر|مهجور , خرب , كئيب , بائس , تأسف , دمر , وقع الكآبة فى نفسه
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "حزین" در زبان فارسی به معنای غمگین، اندوهگین و یا شادکام نیست و معمولاً در متون ادبی و شعر استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
استفاده از کلمه در جملات: هنگامی که از "حزین" استفاده میکنید، باید به ساختار جمله توجه کنید. این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و باید با اسمهایی که توصیف میکند همخوانی داشته باشد. مثال: "چهرهی حزین او نشاندهندهی غم عمیقش بود."
نکات املایی: املای صحیح کلمه "حزین" بدون هیچگونه تغییر یا تزیینی است و باید به همین صورت نوشته شود.
موارد مشابه: اگرچه "حزین" یک صفت خاص است، در موارد مختلف میتوان از صفتهای مشابه مانند "غمگین"، "اندوهگین" و "محزون" نیز استفاده کرد. انتخاب بین این کلمات بستگی به context و احساس مورد نظر نویسنده دارد.
تلفظ: تلفظ درست این کلمه به صورت "حَزین" است که در آن "ح" حرف اول و "زین" بخشی از کلمه است.
استفاده در شعر: "حزین" بهویژه در شعر فارسی معانی عمیقتری به تصویر میکشد و میتواند احساسات مختلفی از غم و اندوه را منتقل کند.
توجه به این نکات کمک میکند تا از "حزین" به درستی و بهطور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در زیر چند مثال برای استفاده از کلمه "حزین" در جمله آوردهام:
وقتی خبر مرگ دوستش را شنید، چهرهاش به شدت حزین شد.
صدای حزین موسیقی باعث شد که خاطرات گذشته دوباره در ذهنش زنده شوند.
او در یک روز حزین بارانی به پارک رفت و به درختان خیس از باران نگاه کرد.
شعر این شاعر همیشه حسی حزین و عمیق را منتقل میکند.
داستان فیلم با یک پایان حزین، تماشاگران را تحت تأثیر قرار داد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر