جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hash  |

حش

معنی: حش . [ ح َش ش ] (ع مص ) حش نار؛ برافروختن آتش را. || کاویدن آتش را. || حش ید؛ خشک شدن دست و شل شدن آن . || حش ودی ؛ خشک گردیدن خرمابن . || حَش ِ فرس ؛ تیزرو شدن اسپ . || حَش حشیش ؛ درودن گیاه خشک . (منتهی الارب ). || حش کسی ؛ اصلاح حال وی کردن . || حش مال ؛ افزودن آن . || حش به کسی چیزی را؛ بخشیدن بدو چیزی را. || حش صید؛ فروگرفتن شکار را از دو سوی . || حش فرس ؛ گیاه دادن اسپ را. (منتهی الارب ). || پر بر تیره چفسانیدن . پر بر تیر نشاندن . (تاج المصادر بیهقی ).
... ادامه
618 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 308
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
hash
عربی
مزيج | لحم مفروم , خليط , فرم , مزج , تلف , حل , التجزئة

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری