جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: حظ. [ ح َظظ ] (ع اِ) بهره . (مهذب الاسماء) (دهار) (تفلیسی ) (صراح ) (مجمل ).بهر. نصیب . بخش . تیر. قسم . حصة. سهم . نباوة. (مهذب الاسماء). یا خاص است به بهره ٔ خیر و فضل : از گردش زمانه همه حظ و قسم تو تابنده روز باد و شکفته بهار باد. مسعودسعد. نصیب تست ز گردون سعادت برجیس چنانکه حظ مخالف نحوست بهرام . مسعودسعد. از همه دانش حظی است مرا ازچه سبب همه حظ من از این گیتی رنج است و عناست . مسعودسعد. بسوی حضرت راند و براند حظ نشاط چنانکه زلزله در کوهسار و بحر افتاد. مسعودسعد. و سبب ... ترجمه ٔاین کتاب ... آن بود که باریتعالی آن پادشاه عادل ...انوشیروان را از شعاع عقل و نور عدل حظی وافر ارزانی داشت . (کلیله و دمنه ). داری از رسم و ره و سان ملوک نیکنام حصه و حظ و نصیب و قسم و بخش و بهر و تیر. سوزنی . عنفوان شبابم غالب آمدی ... بخلاف رای مربی قدمی برفتمی وزسماع و مجالست حظی برگرفتمی . (گلستان ). با آنکه در وجود طعام است حظ نفس رنج آورد طعام که بیش از قدر بود. (گلستان ). جوانی خردمند از فنون فضائل حظی داشت وافر. (گلستان ). ج ، حظوظ، حُظّ، اَحظ، حظاظ، حِظاء، حظوظة. - از سوء حظ ؛ از سوء اتفاق . بدبختانه . - حظ بردن ؛ بهره و نصیب بردن . - || حظ کردن . کیف کردن . - حظ داشتن ؛ نصیب داشتن : از فنون فضایل حظی وافر داشت . (گلستان ). جماعتی که ندارند حظ روحانی تفاوتی که میان دواب و انسانست . سعدی . - حظ کردن ؛ کیف کردن . خوش بودن . لذت بردن . - مرد حظ ؛ مردی دولتی . مردی بختمند. مردی بختور. مردی بختیار. || بخت . جد. سرنوشت . || در احکام نجوم ، مزاعمة. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || و در تداول عوام ، به معنی لذت و مزه است : حظ کردم . حظ بردم . یعنی لذت و مزه بردم . 1- التذاذ، كيف، لذت، خوشي
2- بهره، سهم، نصيب
3- سعادت، كاميابي joy, unction فرح، بهجة، سعادة، ابتهاج، مرح، سراء، مصدر الإبتهاج، قرة العين neşe joie freude alegría gioia خوشی، سرور، مسرت، خرسندی، تدهین، مرهم گذاری، مرهم، روغن، روغن مالی
فرح|بهجة , سعادة , ابتهاج , مرح , سراء , مصدر الإبتهاج , قرة العين
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "حظ" در زبان فارسی به معنای بهره، نصیب یا قسمت است و غالباً به صورت مثبت به کار میرود. استفاده از این کلمه به قواعد نگارشی خاصی نیاز ندارد، اما چند نکته و قاعده کلی در مورد استفاده از آن و نگارش صحیح متنها به شما ارائه میشود:
املا: کلمه "حظ" به صورت درست باید با این نوشتار نوشته شود و از نوشتن آن به شکلهای نادرست پرهیز کنید.
استفاده در جمله: معمولاً در جملات با معانی مثبت به کار میرود. به عنوان مثال:
"او در زندگی همیشه حظ خوبی داشته است."
نسبت با کلمات دیگر: میتوانید از صفتهایی مانند "خوب"، "بزرگ" و "انگور" برای توصیف حظ استفاده کنید.
"او حظ بزرگی از موفقیت را تجربه کرد."
نقطهگذاری: در نوشتار رسمی و ادبی، رعایت نقطهگذاری مناسب و صحیح بسیار مهم است. حظ میتواند در انتهای جملات قرار گیرد و استفاده درست از نقطه و ویرگول میتواند به وضوح مطلب کمک کند.
عدم تکرار: در نوشتهها از تکرار بیش از حد این کلمه بپرهیزید و سعی کنید معانی مترادف یا دیگر حاملهای معنایی را به کار ببرید.
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "حظ" را به شکل مؤثری در نوشتههای خود به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "حظ" در جملات آورده شده است:
او در قرعهکشی برنده شد و به نظر میرسد حظ خوبی دارد.
حظ من با این امتحان کم بود و نتوانستم نمره قابل قبولی بگیرم.
بعضیها معتقدند که حظ در زندگی نقش مهمی دارد و برخی دیگر بر این باورند که تلاش و کوشش بیشتر تاثیرگذار است.
وقتی در بازی شانس بردم، احساس کردم که حظ به من رو کرده است.
او همیشه از حظ خوبش در پیدا کردن گنجینهها صحبت میکند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!