جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: حلول . [ ح ُ ] (ع مص ) گذشتن مهلت وام و واجب شدن ادای آن . (منتهی الارب ). - حلول اجل ؛ درآمدن وقت . رسیدن وعده ٔ چیزی . (آنندراج ). || رسیدن هدی [ قربانی ] بجایی که کشتن وی آنجا روا بود. (از منتهی الارب ). رسیدن قربانی به موضع قربان شدن . (از آنندراج ). || فرودآمدن . (ترجمان عادل بن علی ). نزول . || واجب شدن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). || بسر آمدن عده ٔ زن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). || (ص ، اِ) ج ِ حال ّ. فرودآیندگان . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اصطلاح فلسفه ) مراد به حلول ، قیام موجودیست بموجودی دیگر بر سبیل تبعیت همچوقیام عرض بجوهر. یا تمکن چیزی در چیزی دیگر همچو تمکن جسم در حیز و این هر دو معنی مقتضی احتیاج حال است بمحل . و احتیاج بر حق تعالی محال است . (نفائس الفنون قسم 1 ص 108). حلول عبارتست از اختصاص چیزی به چیزی آنگونه که اشاره به یکی از آن دو، عین اشاره بدیگری باشد. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و غیاث اللغات شود. و آنچه حلول کند آنرا حال گویند و آنچه در آن حلول کند آنرا محل نامند. (از آنندراج ) (از غیاث ) : اینجا که منم حلول نبود استغراق است و کشف احوال . عطار. - حلول الجواری ؛ عبارت است از بودن یکی از دو جسم ظرف برای دیگری چون حلول آب در کوزه . (تعریفات ). - حلول سریانی ؛ عبارت است از اتحاد دو جسم بحیثیتی که اشاره به یکی از آن دو عین اشاره بدیگری باشد چون حلول آب گل در گل . ساری را حال و مسری فیه را محل نامند. (تعریفات ). 1- تناسخ
2- طلوع، ظهور
3- تراوش، رسوخ، نفود
4- فرا رسيدن، آغازشدن reincarnation,transduction,penetration,transpiration تقمص، تناسخ، تجسد جديد، التناسخ çözüm solution lösung solución soluzione
کلمه "حلول" در زبان فارسی به معنای ورود یا حلول کردن چیزی در چیزی دیگر است. این کلمه در زمینههای مختلفی مانند فلسفه، دین، هنر و ادبیات مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه اشاره میشود:
معنی و مفهوم: اطمینان حاصل کنید که معنای درست آن را در پیوند با متن خود درک کردهاید. "حلول" ممکن است به معانی مختلفی در زمینههای مختلف اشاره داشته باشد.
استفاده در جملات: وقتی که از کلمه "حلول" در جملات استفاده میکنید، توجه داشته باشید که آن را در بافت صحیح قرار دهید. بهعنوان مثال: "حلول حقیقت در قلب انسانها میتواند باعث تغییرات مثبت شود."
نوشتار صحیح: حتماً دقت کنید که کلمه را بهدرستی و با تلفظ صحیح بنویسید. ترکیب حروف و ساختار کلمه را در نظر بگیرید.
سبک نوشتاری: با توجه به نوع متنی که مینویسید (مقالهی علمی، ادبی، مذهبی و ...) از کلمه "حلول" بهدرستی استفاده کنید و سبک نوشتار خود را حفظ نمایید.
نحو و ترکیب: توجه کنید که "حلول" معمولاً با حروف اضافه یا با سایر واژهها ترکیب میشود. بهعنوان مثال: "حلول در"، "حلول به"، و...
رعایت قواعد نگارشی: در جملهسازی، به نقطهگذاری و استفاده صحیح از حروف بزرگ و کوچک توجه داشته باشید.
اگر سوال خاصی دارید یا به اطلاعات بیشتری درباره استفاده از این کلمه در زمینههای خاص نیاز دارید، میتوانید بپرسید!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "حلول" در جمله آورده شده است:
حلول سال نو همیشه با شادی و امید همراه است.
با حلول ماه رمضان، مردم به عبادت و خودسازی بیشتری توجه میکنند.
حلول فصل بهار به معنای نو شدن طبیعت و زندگی دوباره است.
این کتاب به بررسی مفهوم حلول الهی در افکار مختلف میپردازد.
با حلول شب، آسمان پر از ستاره شد و زیبایی خاصی به شهر داد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید یا در زمینه خاصی میخواهید، لطفاً بفرمایید!