جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: حمار. [ ح ِ ] (ع اِ) خر. (منتهی الارب ). حیوان اهلی معروفی است و قسمی از آن وحشی است و آنرا حمار وحش خوانند. الاغ . درازگوش : نرم و تر گردد و خوشخوار و گوارنده خار بیطعم که در کام حمار آید. ناصرخسرو. سر ز کمند خرد چگونه کشم فضل خرد داد بر حمار مرا. ناصرخسرو آدمی را عقل باید در بدن ورنه جان در کالبد دارد حمار. سعدی . مپندار جان پدر کاین حمار کند دفع چشم بد از کشتزار. سعدی . - اذن الحمار ؛ گیاهی است . (منتهی الارب ). - حمارالبیت ؛ حمار قبان . عیرقبان . هدبة. خرخدا. - حمارالحاجات ؛ خر میان ده . (یادداشت مرحوم دهخدا). - حمار جنوبی ؛ یکی از هفت کوکب قدر چهارم سرطان که در طرف جنوب نثره است . - حمارشمالی ؛ یکی از هفت کوکب قدر چهارم سرطان در طرف شمال نثره . - حمار عتابی ؛ خر زرد. حمار مخطط. - حمار هندی ؛ کرگدن . (شفاء شیخ الرئیس ص 470). - سنةالحمار ؛ عرب رأس هر مائه را سنةالحمار گوید. (یادداشت مرحوم دهخدا). - شکل حمار ؛ یکی از اشکال هندسی است . - قثاءالحمار ؛ گیاهی است . (اقرب الموارد). || گورخر. (منتهی الارب ). حمار وحشی . (اقرب الموارد). ج ، اَحمَره ، حُمُر، حَمیر، حُمور، حُمُرات ، محموراء. (منتهی الارب ). محموراء اسم جمع است نه جمع. (اقرب الموارد). و رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن شود. || چوبی است در پیش پالان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || چوب که بر آن صیقل گر کار کند.(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سه پایه ٔ چوبین که بر آن مطهره آویزند تا سرد گردد. (منتهی الارب ). الاغ، خر، درازگوش بقر، گاو، گوساله donkey هامار eşek âne esel burro asino
کلمه "حمار" در زبان فارسی به معنای "خر" است و در متون دینی و ادبی نیز به کار میرود. در زیر به چند نکته در مورد استفاده و نگارش این کلمه اشاره میکنم:
نحوه نگارش: کلمه "حمار" باید به صورت صحیح و با رعایت قواعد املایی نوشته شود. همچنین، توجه داشته باشید که این کلمه به عربی است و در متنهای فارسی معمولاً به صورت غیررسمی و در متون دینی و قرآنی به کار میرود.
تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "حِمار" است. توجه به تلفظ درست میتواند در فهم معنای متن مؤثر باشد.
استفاده در جملات: در زبان فارسی، کلمه "حمار" معمولاً در جملات به عنوان اسم استفاده میشود. به عنوان مثال: "حمار در کوهستان زندگی میکند."
معانی اضافی: در فرهنگ لغت، "حمار" ممکن است به صورت مجازی در متون ادبی یا اجتماعی برای اشاره به نادانی یا بیخود بودن نیز استفاده شود.
نکات نگارشی: هنگام نوشتن متونی که شامل این کلمه است، لازم است به نکات نگارشی مانند کاما، نقطه و سایر علائم توجه شود تا متن منسجم و خوانا باشد.
اگر سوال دیگری در مورد این کلمه یا نحوه استفاده از آن دارید، خوشحال میشوم که پاسخ بدهم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "حمار" در جملات مختلف آورده شده است:
حمار در دهکده به عنوان حیوان باربر استفاده میشود.
بچهها با دیدن حمار در مزرعه شادمان شدند و شروع به بازی کردند.
حمار های بزرگ و قوی برای حمل بارهای سنگین به کار میروند.
در داستانهای قدیمی، حمار به عنوان نماد حماقت مطرح میشود.
او تصمیم گرفت که یک حمار خریداری کند تا برای کشیدن کالسکه از آن استفاده کند.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر