جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: حمام . [ ح َ ] (ع اِ) کبوتر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || هر نوع مرغ طوق دار. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مثل فاخته و قمری و مرغ سنگخوار ومرغ ساق جر. (اقرب الموارد). حمامة یکی آن . و مذکر ومؤنث در حمامه یکسان است . مانند حیه . (منتهی الارب ). و تاء در آن برای دلالت بر وحدت است نه بر تأنیث . (اقرب الموارد). کسایی گوید: حمام کبوتر بری است و یمام کبوتر خانگی و اصمعی گوید: یمام کبوتر وحشی است و آن نوعی از پرندگان صحرایی است . (اقرب الموارد). - بیض الحمام ؛ نوعی است از انگور پردانه . (اقرب الموارد). - حمام الحرم ؛ کبوتری که در حرم مکه خانه و لانه و مسکن دارد و این مثل است در احترام و مصونیت ، زیرا شکار چنین کبوتری حرام است . (اقرب الموارد). - حمام الرسل ؛ کبوترانی که به آنها رسالت و پیغام بری را آموخته اند و نامه ٔ پیغام را بگردن آنها آویزند و بهر کسی که خواهند پرواز دهند و آن ها میروند و با پاسخ برمیگردند. (اقرب الموارد). - حمام مطوقه ؛ مجازاً شرم مرد. (یادداشت مرحوم دهخدا) : آوردت از رزان و بحمام برد باز واندر کفت نهاد حمام مطوقه . سوزنی . - رعی الحمام ؛ گیاهی است . (اقرب الموارد). - ساق الحمام ؛ گیاهی است . (اقرب الموارد). - عنق الحمام ؛ رنگی است بین قرمزی و کبودی . (از اقرب الموارد). مثل گردن کبوتر. 1- امر مقدر، امر محتوم
2- قضا، قدر، سرنوشت
3- مرگ، موت bathroom, bathhouse, washroom, Turkish bath, therm حمام، مرحاض، منافع مراحيض banyo salle de bain badezimmer baño bagno گرمابه، لباس کن، محل دستشویی، اتاقک توالت، گرمابه بخار، گرما، کالری کوچک، معادل هزار کالری بزرگ، واحد گرما، داغ
کلمه "حمام" در زبان فارسی به معنی محل استحمام و شستشو است. در زیر به برخی قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
نوشتار صحیح: کلمه "حمام" به همین شکل نوشته میشود و نیازی به تغییر یا ترکیب ندارد.
ضربالمثل و اصطلاحات: در زبان فارسی، کلمه "حمام" میتواند در ضربالمثلها و اصطلاحات مختلفی نیز به کار رود. مثلاً "به حمام رفتن" به معنی استحمام کردن است.
جمعسازی: جمع کلمه "حمام" به صورت "حمامها" نوشته میشود.
قید و وصف: میتوان از کلمه "حمام" در ترکیبهای مختلف استفاده کرد؛ مثلاً "حمام عمومی"، "حمام خصوصی"، "حمام سنتی" و غیره.
توضیحات اضافی: در نوشتار رسمی یا توصیفی میتوان به ویژگیهای مختلف حمامها اشاره کرد؛ مثلاً ذکر نوع، مکان، خدمات و امکانات.
ایجاد جملات: در جملهسازی میتوان از "حمام" به شیوههای مختلف استفاده کرد:
"من امروز به حمام میروم."
"حمام سنتی شهر ما بسیار زیباست."
با رعایت این قواعد و نکات، میتوان از کلمه "حمام" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "حمام" در جمله آوردهام:
بعد از یک روز طولانی، به حمام رفتم تا استراحت کنم.
حمام منزل ما بسیار بزرگ و نورگیر است.
او هر روز صبح قبل از رفتن به کار، یک دوش آب گرم در حمام میگیرد.
در تابستان، ما معمولاً در حوضچه کنار حمام شنا میکنیم.
بوی صابون تازه در حمام خیلی خوشایند است.
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: گرمابه، لباس کن، محل دستشویی، اتاقک توالت، گرمابه بخار، گرما، کالری کوچک، معادل هزار کالری بزرگ، واحد گرما، داغ
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر