جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

حندر

معنی: حندر. [ ح ُ دُ ] (ع اِ) سیاهی چشم . (مهذب الاسماء). سیاهی دیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، حنادر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و در آن هشت لغت دیگر آمده : حُندور. حُندورَة. حِندَورَة. حِندورَة. حندیر. حندرة. حِندَور. حندیرة. || هو علی حندر عینه و حندرة عینه ؛ او گرانست بروی چنانکه از کینه بسوی او دیدن نتواند. (منتهی الارب ).
248 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 262
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
handar

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری