جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

حوص

معنی: حوص . [ ح َ ] (ع اِ) معص . (منتهی الارب ). مغص . (اقرب الموارد): گویند انی اجدفی بطنی حوصاً و بوصاً و هر دو بیک معناست . (اقرب الموارد). || (مص ) حیاصة. دوختن . (منتهی الارب ). خیاطت متباعده .(اقرب الموارد). || فراهم آوردن میان دو چیز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به حیاصة شود. || برگشت کردن : حاص حوله ؛ برگشت گرد وی . (منتهی الارب ). || فراهم شده و دوخته شده . || لاطعنن فی حوصک ؛ هرآینه فریب دهم ترا یا کوشش کنم در هلاک تو. (منتهی الارب ). یعنی آنچه دوختی پاره کنم و آنچه اصلاح کردی فاسد گردانم و گویند، بمعنی فریب دهم ترا و کوشش کنم در هلاکت تو و در مثل گویند: طعنت فی حوص امر لست منه فی شی ٔ. (اقرب الموارد). و گاه بضم حاء آید، یعنی ممارست کردم در کاری که نیکو کردن نتوانم آنرا و تکلیف کردم در لایعنی و کذلک طعنت فی حوصَی ْ امر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ماطعنت فی حوصة؛ ای مااصبت فی قصدک . (اقرب الموارد).
... ادامه
557 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 104
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "حوص" در زبان فارسی به معنای حوصله و صبر است، اما در برخی موارد به عنوان یک واژه عامیانه نیز استفاده می‌شود. در ادامه، برخی از نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی می‌کنیم:

  1. نحوه‌ی نوشتار: کلمه "حوص" به طور استاندارد به همین صورت نوشته می‌شود و نیازی به تغییر یا ویرایش ندارد.

  2. جایگاه در جمله: مانند سایر اسم‌ها، "حوص" می‌تواند در جایگاه‌های مختلفی در جمله قرار بگیرد، مثلاً:

    • او حوصله این کار را ندارد.
    • من امروز حوصله‌ای برای درس خواندن ندارم.
  3. استفاده از صفت: می‌توانید از صفات برای توصیف حوصله استفاده کنید، مانند "زیاد"، "کم" یا "کافی":

    • حوصله‌ام کم است.
    • او حوصله زیادی دارد.
  4. قید: در برخی موارد، می‌توان از قیدهایی مانند "هیچ" یا "خیلی" برای تأکید بر مقدار حوصله استفاده کرد:

    • او هیچ حوصلهای نداشت.
    • امروز خیلی حوصله دارم.
  5. معادل‌های دیگر: واژه‌های معادل مانند "صبری" و "تحمل" نیز ممکن است در متون رسمی‌تر مورد استفاده قرار بگیرند، هرچند "حوص" در متون غیررسمی و مکالمات روزمره بیشتر رایج است.

به‌طور کلی، کلمه "حوص" در نگارش فارسی یک واژه رایج و کاربردی است که باید به درستی در زمینه‌های مناسب استفاده شود.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری