جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: حول . [ ح َ ] (ع اِ) سنة. عام . سال . ج ، احوال ، حوول (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)، حول ، بضم حاء. || توانایی .(از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). قوه و قدرت بر تصرف . || حذاقت و تیزبینی . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || حیله . (منتهی الارب ). || بازگشت . (غیاث ) (آنندراج ). || جنبش . (مهذب الاسماء): گویند: لاحول ، جنبش نیست . (مهذب الاسماء). || حرکت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): لا حول و لا قوة الا باﷲ؛ ای لا حرکة و لا قوة الا بمشیةاﷲ. (اقرب الموارد). || پیرامون . (منتهی الارب ). جهان محیط به چیزی و گاهی گویند: حَولَیه . (اقرب الموارد). گرد. پیرامن . دور. - حول قطبی ؛ آنچه بر اطراف قطب است : کواکب حول قطبی . نواحی حول قطبی . (یادداشت مرحوم دهخدا). || (مص ) تمام و کامل شدن سال . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). حال الحول . (منتهی الارب ). || گذشتن سال بر چیزی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): حال علیه الحول حولا و حُوولاً. || گذشتن بر سرای سالها یا یک سال . (منتهی الارب ). || بجای دیگر گشتن .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد): حال الی مکان آخر حولاو حوولا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || تحول از حالی بحال دیگر. (اقرب الموارد). گشتن از حالی بحالی . (ترجمان جرجانی ). || دگرگون شدن از حالت استواء به اعوجاج . (اقرب الموارد). || برگشتن گونه ٔ روی و سیاه گردیدن . (منتهی الارب ). || جنبیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || بازگردیدن . (غیاث ). || برگشتن کمان از حالت اول و کژ گردیدن . || برگشتن از عهد. || برجستن بر پشت ستور و برنشستن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || یک ساله شدن کودک . || حایل شدن میان دو چیز.(منتهی الارب ). جدا کردن . (ترجمان جرجانی ). جدایی افکندن . (تاج المصادر بیهقی ). 1- توان، توانايي، قدرت، قوت، نيرو
2- جودت نظر
3- اطراف، پيرامون، جهات، گرداگرد around حول etrafında autour um alrededor in giro
کلمه "حول" در فارسی به معنای "دوره" یا "در اطراف" است و بسته به موقعیت و جملهای که در آن استفاده میشود، کاربردهای متفاوتی دارد. در زیر برخی از نکات قانونی مربوط به استفاده از این کلمه آورده شده است:
معنی و کاربرد:
"حول" میتواند به معنای «دوران» یا «دستهای از زمان» باشد. مثلاً: «حول هزار و سیصد شمسی» به معنای «دوران ۱۳۰۰» است.
همچنین میتواند به معنای «در اطراف» نیز استفاده شود. مثلاً: «چرا حول موضوع بحث میکنی؟»
با توجه به سياق:
اگر "حول" به معنای "دوران" باشد، معمولاً با سالهای مشخص یا موضوعات تاریخی ارتباط دارد.
در صورتی که به معنای "در اطراف" باشد، معمولاً به مکان یا موضوعات خاص اشاره دارد.
نکات نگارشی:
هنگام استفاده از "حول" به عنوان پیشوند یا در ترکیب با کلمات دیگر، باید دقت کرد که آیا به معنای درست و محترم استفاده میشود.
استفاده از "حول" در جملات رسمی و ادبی باید با سبک نوشتاری متناسب باشد.
توجه به نشانههای نگارشی:
در جملاتی که "حول" در آن استفاده میشود، باید به علائم نگارشی مانند ویرگول و نقطهها توجه شود تا مفهوم جمله مشخص باشد.
به طور کلی، استفاده صحیح از کلمه "حول" در متنهای فارسی به دقت در معنای آن و نیز بافت جمله بستگی دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "حول" در جمله آمده است:
بچهها حول موضوع ورزش صحبت کردند.
در این کتاب، مطالب خوبی حول تاریخ ایران نوشته شده است.
بحث ما حول مسائل زیستمحیطی است.
او حول این موضوع سوالاتی را مطرح کرد.
سخنران جلسه، حول تجربیات شخصی خود صحبت کرد.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر