جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: خاور. [ وَ ] (اِ) به معنی باختر است که مشرق باشد . (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ جهانگیری ) (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) (غیاث اللغات ) : ز خاورچو خورشید بنمود تاج گل زرد شد بر زمین رنگ ساج . فردوسی . خداوند آن شهر نیکوترست توگوئی فروزنده ٔ خاورست . فردوسی . که هر بامدادی چو زرین سپر ز خاور برآرد فروزنده سر. فردوسی . ز خاور بیاراست تا باختر پدید آمد از فرّ او کان زر. فردوسی . خداوندی که ناظم اوست چون خورشید رخشنده ز مشرقها بمغربها ز خاورها به خاورها. منوچهری . چون نیست حال ایشان یکسان و یک نهاد گاهی بسوی مغرب و گاهی بخاورند. ناصرخسرو. بر شکافد صبا مشیمه ٔ شب طفل خونین بخاور اندازد. خاقانی . بادت جلال و مرتبه چندانکه آسمان هر صبحدم بر آورد از خاور آینه . خاقانی . ماه چون از جیب مغرب برد سر آفتاب از دامن خاور بزاد. خاقانی . کو مهی کآفتاب چاکر اوست نقطه ٔ خاک تیره خاور اوست . خاقانی . نعل براق عزمت ابروی شاه منسوب دود چراغ بزمت روی عروس خاور. بدر شاشی . || مغرب . (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) : مهر دیدم بامدادان چون بتافت از خراسان سوی خاور می شتافت . رودکی . سوی خاور می شتابد شاد و کش . رودکی . چو خورشید تابنده بنمود پشت دل خاور از پشت او شد درشت . فردوسی . دری را از آن مهر خوانده است مشرق دری را از آن ماه خوانده است خاور. فرخی . چو روز آورد سوی خاور گریغ هم از باختر برزند باز تیغ. عنصری . بشادی و جام دمادم نبید ببودند تا خور بخاور رسید. اسدی . خورشید را چون پست شد در جانب خاور علم پیدا شد اندر باختر بر آستین شب علم . لامعی گرگانی . وز نور تا بظلمت وز اوج تا حضیض وز باختر بخاور وز بحر تا ببر. ناصرخسرو. همی بگذارم این جا قرص خورشید نهم روی از ضرورت سوی خاور. مسعودسعد. چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور. خاقانی . زحد باختر تا بوم خاور جهان را گشته ام کشور بکشور. نظامی . || آفتاب . (ناظم الاطباء). || نامی است از نامهای زنان . چون «خاورسلطان »، «خاورخانم »، «خاوربیگم ». || بته ٔ خار و شوک : یکی جانور خود ز لشکر نماند بدان بوم و بر خار و خاور نماند. فردوسی . بر آن بوم تا سالیان بر نبود جز از سوخته خاک خاور نبود. فردوسی . || مملکت های شرقی ایران از قبیل چین و تبت و ماچین و هند، (در اطلاقات فردوسی ) : یکی روم و خاور دگر ترک و چین سوم دشت گردان و ایران زمین . فردوسی . فزون تر از او قارن رزم زن به هر کار پیروز و لشکرشکن که بر شهر خاور بد او پادشا جهاندار و بیدار و فرمان روا. فردوسی . ز قنوج تا مرز خاور گرفت نبردش نجوید کسی ای شگفت . فردوسی . فرستاده را پس برون کرد گرد سر شاه خاور مر او را سپرد. فردوسی . 1- مطلع
2- خاوران، شرق، خراسان، مشرق باختر
1- خار، خاشاك east, orient, sun شرق، الريح الشرقية، شرقي doğu l'est der osten el este l'est شرق، خاورگرایی، خورشید، افتاب، خرشید
کلمه "خاور" در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی مورد استفاده قرار گیرد و در جملات مختلف به شکلهای متفاوتی به کار رود. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
تعریف و معانی:
خاور به معنای سمت شرق یا قسمتهای شرقی یک منطقه یا کشور بکار میرود. همچنین میتواند به کشورهای شرقی یا فرهنگهای شرقی نیز اشاره کند.
نوشتار:
در نوشتار رسمی بهتر است که از کلمه "خاور" به درستی و با رعایت قواعد نگارشی استفاده شود.
این کلمه باید به صورت کامل و بدون اختصار نوشته شود.
قواعد جمعسازی:
جمع "خاور" به صورت "خاورها" یا "خاوران" نوشته میشود. انتخاب یکی از این جمعها بستگی به مفهوم و نحوه استفاده دارد.
ترکیبات:
"خاورمیانه": به منطقه جغرافیایی خاصی اشاره دارد که شامل کشورهای خاورمیانه میشود.
"خاورشناسی": به مطالعه فرهنگها، زبانها و تاریخ کشورهای شرقی اشاره دارد.
کلمات مشابه:
در مواردی ممکن است با کلمات مشابه دیگر مانند "خورشید" (که به شرق نیز اشاره دارد) اشتباه شود؛ لذا باید به معنای دقیق و زمینه استفاده آن توجه کرد.
از آنجایی که "خاور" ممکن است در متنهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، توجه به زمینه و بافت جمله بسیار مهم است.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته، در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "خاور" در جمله آورده شده است:
در خاورمیانه، فرهنگها و تمدنهای متفاوتی وجود دارد.
کشورهای خاور دور به خاطر طبیعت زیبا و فناوریهای پیشرفتهشان شناخته میشوند.
در سفرم به خاور ایران، با جاذبههای تاریخی و فرهنگی زیادی آشنا شدم.
خاور نام یک قاره است که شامل کشورهای مختلفی در شرق آسیا میشود.
به خاطر شرایط جغرافیایی، زندگی در خاور کشور متفاوت از مناطق غربی است.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!