خثر
licenseمعنی کلمه خثر
معنی واژه خثر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | مضحك، مسل، غريب، فكاهي، هزلي، عجيب، رسوم هزلية، الجزء الهزلي | ||
واژه | خثر | ||
معادل ابجد | 1300 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی خثر | ||
پخش صوت |
خثر. [ خ َ ] (ع مص ) دفزک شدن شیر و چغرات گشتن آن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). غلیظ شدن شیر. (از متن اللغة). کلچیدن . بستن شیر. || کم کردن آب زیادی و بی فایده . (دزی ج 1 ص 352). غلیظ شدن آب . ستبر شدن مایع مقابل رقت . (از تاج المصادر بیهقی ). || سنگین شدن قلب . شوریده دل شدن . تباه گردیدن عقل . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شرم کردن . استحیاء. در خانه ماندن و برای قوت و توشه بیرون نرفتن . (از ناظم الاطباء) (متن اللغة).
مضحك، مسل، غريب، فكاهي، هزلي، عجيب، رسوم هزلية، الجزء الهزلي