خجندی
licenseمعنی کلمه خجندی
معنی واژه خجندی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | khojandi | ||
عربی | خوجاندي | ||
واژه | خجندی | ||
معادل ابجد | 667 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی خجندی | ||
پخش صوت |
خجندی .[ خ ُ ج َ ] (اِخ ) عمربن هارون بن طالب خجندی . شیخ بزرگوار و صالحی است از بزرگان صوفی که بحسن سیرت مشهور بوده است . اصل او از خجندی است ولی در حلب شام سکونت گزید. از اباسعید و محمدبن علی بن ابی صالح ذباس حدیث شنید و در بغداد نیز بخدمت ابوسعید عبدالجلیل بن محمدبن حسن رسید و در مکه ابومحمد عبدالملک انصاری راملاقات کرد مسموعات او را اصلی نیست (چنانکه عادت صوفیان است ) من او را هم در بغداد و هم در حلب ملاقات کردم و ابیاتی نیز از او نوشتم . (از انساب سمعانی ).
khojandi
خوجاندي