جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

xarābāt
stickit  |

خرابات

معنی: خرابات . [ خ َ ] (اِ) شرابخانه . بوزخانه . (از برهان قاطع). میخانه . (شرفنامه ٔ منیری ) (از غیاث اللغات ) (آنندراج ) (مأخوذ از زمخشری ). میکده :
دفتر به دبستان بود و نقل به بازار
وین نرد بجایی که خرابات خراب است .
منوچهری .
میفروش اندر خرابات ایمن است امروزو من
پیش محراب اندرم با بیم و با ترس و هرب .
ناصرخسرو.
نازم به خرابات که اهلش اهل است
گر نیک نظر کنی بدش هم سهل است .
(منسوب به خیام ).
منان را خرابات کهف صفاران
در آن کهف بهر صفا می گریزم .
خاقانی .
کو خرابات کهف شیردلان
تاسگ آستان نشین باشم .
خاقانی .
در خراباتی که صاحب درد او جانهای ماست
مایی ما نیست گشت و اویی او ناپدید.
خاقانی .
بانگ برآمد ز خرابات من
کی سحر این است مکافات من .
نظامی .
عشق که در پرده کرامات شد
چون بدرآمد به خرابات شد.
نظامی .
هم از قبله سخن گوید هم از لات
همش کعبه خزینه هم خرابات .
نظامی .
در خرابات خراب عشق تو
یک حریف باب دندان کس ندید.
عطار.
آنچه لایق اردو بود با حرم فرستادند... و چند را به خرابات . (جهانگشای جوینی ).
و اگر بخرابات رود از برای نماز کردن منسوب شود به خمر خوردن . (گلستان سعدی ).
ندیدم کسی سرگران از شراب
مگر هم خرابات دیدم خراب .
سعدی (بوستان ).
هرکه با مستان نشیند ترک مستوری کند
آبروی نیکنامان در خرابات آب جو است .
سعدی (طیبات ).
به خرابات چه حاجت که یکی مست شود
که به دیدار تو عقل از سر هشیار برفت .
سعدی .
من خراباتیم و باده پرست
در خرابات مغان بیخود و مست .
همام تبریزی .
شست و شویی کن و آنگه بخرابات خرام
تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده .
حافظ.
ساقی بیار آبی از چشمه ٔ خرابات
تا خرقه ها بشوییم از عجب خانقاهی .
حافظ.
بی پیر مرو تو در خرابات
هرچند سکندر زمانی .
؟
- پیر خرابات ؛ آن پیری که خراباتیان را برسر است :
به فریادم رس ای پیر خرابات
به یک جرعه جوانم کن که پیرم .
حافظ.
- خرابات نشین ؛ آنکه در میکده ملازم باشد. مست و جویای باده :
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.
حافظ.
|| محل فُسّاق اعم از قحبه خانه و قمارخانه و میخانه .جائی که اراذل و اوباش برای طرب در آن میگذرانند. عشرتکده . (یادداشت بخط مؤلف ). طربخانه . (شرفنامه ٔ منیری ) :
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است .
حافظ.
... ادامه
960 | 0
مترادف: 1- شرابخانه، ميخانه، ميكده 2- عشرتكده 3- خرابهها، ويرانهها
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (خَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: xarAbAt
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1204
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
stickit | ruins
ترکی
kalıntılar
فرانسوی
ruines
آلمانی
ruinen
اسپانیایی
restos
ایتالیایی
rovine
عربی
الصقها
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خرابات" از یک واژه عربی گرفته شده است و به معنای مکان‌هایی است که در آنجا فساد یا تباهی وجود دارد. این واژه به‌خصوص در ادبیات فارسی و به‌ویژه شعر، کاربرد قابل توجهی دارد. در اینجا به چند نکته قواعدی و نگارشی در مورد این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "خرابات" به‌صورت صحیح همانند دیگر واژگان فارسی نوشته می‌شود و نیازی به تغییر یا اصلاح ندارد.

  2. نوع واژه: "خرابات" معمولاً به‌عنوان اسم خاص یا اسم مکان استفاده می‌شود، و می‌تواند به معانی مختلفی در زمینه‌های مختلف (ادبیات، عرفان، فرهنگ) دلالت کند.

  3. قواعد نگارشی:

    • در استفاده از این کلمه در جملات، باید دقت کنید که با فعل یا صفت‌های مرتبط به درستی همخوانی داشته باشد.
    • به هنگام بکار بردن این کلمه در شعر، می‌توانید از اوزان و قافیه‌هایی که با آن همخوانی دارند استفاده کنید.
  4. کاربرد در اشعار: "خرابات" معمولاً در شعرها با معانی فلسفی و عرفانی مرتبط است و می‌تواند به نمادهایی از عشق، زندگی و مرگ اشاره کند.

  5. جایگذاری صحیح: به هنگام استفاده از کلمه در جملات، دقت کنید که در جمله به‌طور صحیح جایگذاری شود و با دیگر اجزای جمله هم‌خوانی داشته باشد.

به طور کلی، "خرابات" کلمه‌ای است که می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مورد استفاده قرار گیرد و بایستی با توجه به بافت و مفهوم آن در جملات مختلف به کار رود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "خرابات" در جملات آورده شده است:

  1. در گذشته، این منطقه به خاطر خرابات زیبایش شهرت زیادی داشت.
  2. او در خرابات قدیمی نشسته بود و به یاد روزهای خوب گذشته فکر می‌کرد.
  3. در این کتاب، شاعر به وصف عشق در خرابات پرداخته است.
  4. ما در سفر به شهر قدیمی، از خرابات تاریخی آن بازدید کردیم.
  5. زیبا بودن خرابات، نشان از تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین است.

اگر نیاز به جملات بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: شکست خورده، ناقص، خراب، بد

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری