جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

xa(o)rām
stalk  |

خرام

معنی: خرام . [ خ ِ / خ َ / خ ُ ] (اِمص ) رفتاری که از روی ناز و سرکشی و زیبائی باشد. (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرای ناصری ). رفتار بناز. (شرفنامه ٔ منیری ). رفتنی به کبر. با تبختر راه رفتن . (یادداشت بخط مؤلف ) :
زمین خسته کرد از خرام ستور
گران کوه را در سر افکند ستور.
نظامی .
|| (نف مرخم ) با ناز رونده . (شرفنامه ٔ منیری ).
- آهوخرام ؛ کسی که چون آهو می خرامد.
- ختلی خرام ؛ کسی که چون کره ختلی خرامد :
تکاورسمندان ختلی خرام .
نظامی .
- خضراخرام ؛ کسی که چون آسمان آهسته و دائم خرامد :
به آهنگ او خضر خضراخرام
به آهنگ پیشینه برداشت گام .
نظامی .
- خوش خرام ؛ خوش رونده :
ماه چنین کس ندید خوش سخن و خوش خرام
ماه مبارک طلوع سرو قیامت قیام .
سعدی (طیبات ).
- طاووس خرام ؛ کسی که چون طاووس خرامد.
- فلک خرام ؛ کسی یا چیزی که چون فلک خرامد :
گردد فلک زحیرت حالش زمین نشین
گردد زمین ز سرعت رقصش فلک خرام .
خاقانی .
سحرگه که طاووس مشرق خرام
برون زد سر از طاق فیروزه فام .
نظامی .
|| ایفای وعد. وفای وعد. (یادداشت مؤلف ). در حاشیه ٔ برهان قاطع آمده است : در فرهنگها خرام را بمعنی وعد و نوید و مانند آن ضبط کرده اند، ولی اشعار ذیل ناصرخسرو و بعض شعرای دیگر نشان می دهد که خرام بمعنی وفای بوعد در مقابل نوید استعمال می شده نه بمعنی وعد :
چون داد نوید رنج و دشواری
آراسته باش بر خرامش را.
ناصرخسرو.
نویدت دهد هر زمانی بفردا
نویدی که آنرا نباشد خرامی .
ناصرخسرو (تعلیقات دیوان ).
رجوع به «خرام » در حاشیه ٔ برهان قاطع شود :
اگر امیر جهاندار داد من ندهد
چهارساله نویدی مرا که هست خرام .
رودکی .
بدو باشد ایرانیان را امید
از او پهلوان را خرام و نوید.
فردوسی .
بگویند کو با خرام و نوید
بیامد ورا کرد چندین امید.
فردوسی .
دولت او را بملک داده نوید
و آمد و تازه روی و خوش بخرام .
فرخی .
هر روز روزگار نویدی دگر دهدت
کآن را هگرز دید نخواهی همی خرام .
فرخی .
دل مرد دانا نبد ناامید
خرامش نیامد پدید از نوید.
عنصری (از صحاح الفرس ).
فرشته ست خشتش بگاه پیام
نوندش نوید است و گشتن خرام .
اسدی (گرشاسبنامه ).
سپهدار از آن گفته ها گشت رام
که پیغام بد با نوید و خرام .
اسدی (گرشاسبنامه ).
مرا چوداد بفرمان او امید نوید
گرفت عزمم در راه احترام خرام .
مختاری .
از بهر سور باغ که کرده ست نوبهار
آید همی بلهو نوید و خرام می .
مسعودسعد.
|| (اِ) خوش رو و جمیل و زن خوش صورت و شکیل . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (برهان قاطع). || حرکت زیبا. در تداول امروز، رفتن . حرکت با کرشمه :
اگر بجود بها برنهد عروس مرا
بقیمتی که فزاید خرام او زیبد.
خاقانی .
- صنوبرخرام ؛ چون صنوبر خوش قدوقامت خوش حرکت . آنکه حرکات ملایم دارد :
خورشید زیر سایه ٔ زلف چو شام اوست
طوبی غلام قد صنوبرخرام اوست .
سعدی (بدایع).
درخت قد صنوبرخرام انسان را
مدام رونق نوباوه ٔ جوانی نیست .
سعدی .
با قامت بلند صنوبرخرامتان
سرو بلند و کاج بشوخی رسیده اند.
سعدی .
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کآید بجلوه سرو صنوبرخرام ما.
حافظ.
|| مهمانی و ضیافت . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) :
تو ایدر بجشن و خرام آمدی
ز شاهان درود و پیام آمدی .
فردوسی .
ز شرم دلیران منش کرد پست
خرام و درِ بار دادن ببست .
فردوسی .
چنین جای بودش خرام و خورش
که باشدش از خوردنی پرورش .
فردوسی .
خرام آر و گردنگشان را بخوان
می و خلعت آرای بالای خوان .
فردوسی .
ملکزاده را در خرام و خورش
همی داد چون جان خود پرورش .
نظامی .
|| مژده بمهمانی طلبیدن . (برهان قاطع). || پیشکش . هدیه بردن :
مرا که ایزد جز شعر دستگاه نداد
مگر بشعر کنم سوی خدمت تو خرام .
فردوسی .
|| نوید و مژدگانی . (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). || هر چیز خوش . (ناظم الاطباء). امر نیکو :
بر این است فرجام چرخ بلند
خرامش همه رنج و سوزش گزند.
فردوسی .
چه آن کس که گوید خرام است و ناز
چه گوید که دردست و رنج و نیاز.
فردوسی .
|| خبر خوش (برهان قاطع) :
شدی تنگدل چون نیامد خرام
بجستم همی زین سخن کام و نام .
فردوسی .
بفرمود تا با درود و پیام
بیاید بر شاه و آرد خرام
فردوسی .
|| شادی و شادمانی . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) :
یکی شهربد شاه راشاهه نام
همان از درِ سور و جشن و خرام .
فردوسی .
... ادامه
759 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن مضارعِ خرامیدن)
مختصات: (خَ یا خِ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: xarAm
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 841
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
stalk | elegant gait , my dear
ترکی
göçük
فرانسوی
la bosse
آلمانی
die delle
اسپانیایی
la abolladura
ایتالیایی
l'ammaccatura
عربی
ساق | سويقة , ساق النبات , قلب الثمرة الذي لا يؤكل , تفشى الداء , طارد خلسة , مشى بتشامخ , مشى بغطرسة , جول , طاف خلسة , لاحق , مراقبة بتطفل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خرام" به معنی راه رفتن با ناز و فخرو زیبایی در زبان فارسی استفاده می‌شود. در مورد کاربرد و نگارش این کلمه، چند نکته زیر می‌تواند مفید باشد:

  1. تعریف و معانی: "خرام" به معنای راه رفتن با ناز و دلبری، به ویژه در وصف حرکات زیبا و دلنشین استفاده می‌شود.

  2. قواعد نگارش:

    • این کلمه، به عنوان یک اسم و یا فعل (به شکل "خرامیدن") قابل استفاده است.
    • هنگام نوشتن، اطمینان حاصل کنید که این کلمه به درستی و بدون اشتباه تایپی نوشته شده باشد.
  3. استفاده در جملات:

    • از این کلمه می‌توان در جملات توصیفی یا ادبی استفاده کرد. مانند: "او با خرام‌های زیبا وارد سالن شد."
  4. فعل و اسم: "خرام" به عنوان اسم و "خرامیدن" به عنوان فعل استفاده می‌شود. برای مثال، "او همواره با خرامش دل‌ها را می‌رباید."

  5. قافیه و شعر: "خرام" می‌تواند در شعر و نثر ادبی به عنوان واژه‌ای با قافیه مناسب استفاده شود.

اگر سوال خاصی در مورد کاربرد این کلمه دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "خرام" در جمله آورده شده است:

  1. او در باغ به آرامی خرامید و لذت می‌برد.
  2. خرام خرام به سوی او آمد و دلش را شاد کرد.
  3. در هنگام رقص، او با حرکات خرامان خود همه را مجذوب کرد.
  4. در حال قدم زدن در ساحل، از دیدن او که خرام خرام می‌آمد، شگفت‌زده شدم.
  5. صدای موسیقی باعث شد که او به صورت خرامان به سمت صحنه برود.

امیدوارم این جملات مفید باشند!


واژگان مرتبط: ساقه، پایه، ساق، میله، چیزی شبیه ساقه، خر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری