جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

kheratott  |

خرتوت

معنی: خرتوت . [ خ َ ] (اِ مرکب ) توت بزرگ زبون بیمزه . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). توت دانه دار کم شیرینی . توت از جنس بد و دانه دار. توت نر. توت نرک . (یادداشت بخط مؤلف ) :
کمال قدرت او را بچشم عبرت بین
بیاوردشکر از نی ، بریشم از خرتوت .
عبدالقادر نائینی (از انجمن آرای ناصری ).
|| توت شامی . (مفاتیح ). توت ترش . فرصاد. (مهذب الاسماء). مؤلف آنرا شاه توت تشخیص داده اند. در فلاحت نامه چنین آمده است : و توتی دیگر سیاه که آنرا خرتوت گویند و بعضی توت شرابی یعنی جهت شراب پختن شاید و بعضی توت شامی و آن ترش طعم بود و چون دست یا جامه ای از خرتوت رنگین شود هیچ نوع بصابون وغیره رنگ آن نرود مگر بخرتوت خام بشویند برود : و آلو و ریواج و خرتوت و مانند این دهند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و توت ترش که او را خرتوت گویند صفرا بنشاند و معده را به از توت شیرین باشد و طبع را نرم کند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و آب آلوی ترش و آب خرتوت که هنوز ترش باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
... ادامه
619 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1606
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
kheratott
عربی
kheratott

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری