جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mustard  |

خردلة

معنی: خردلة. [ خ َ دَ ل َ ] (ع اِ) یک دانه خردل یا خردله . (آنندراج ). بهندی آن را رائی نامند. (از غیاث اللغات ).یک سپندان . (یادداشت بخط مؤلف ). || مأخوذ از تازی ، چیز اندک . (یادداشت مؤلف ) :
با عمل مر علم دین را راست دار
آن از این کمتر مکن یک خردله .
ناصرخسرو.
خردول و خر بغائی و نی عقل ونی خرد
اندر سرت بخردله ٔ او بخربقه .
سوزنی .
میازار عامی بیک خردله
که سلطان شبانست و عامی گله .
سعدی (بوستان ).
... ادامه
303 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 834
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
mustard
عربی
خردل | مسطردة , ذرور الخردل

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری