جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "خرف" در زبان فارسی به معنای "ضعیف عقل" یا "دیوانه" به کار میرود. این کلمه اگر بخواهد بهدرستی و در متنهای نگارشی استفاده شود، باید به نکات زیر توجه کرد:
املا: املای صحیح کلمه "خرف" است. بهتر است از به کار بردن آن در متون رسمی و علمی پرهیز کرد، زیرا بار معنایی منفی دارد.
استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در توصیف شخصیت یا رفتار فردی نامناسب به کار میرود. مثلاً: "برخی از افراد به دلیل آنکه خرف بودند، نتوانستند در آزمون موفق شوند."
تناسب با علائم نگارشی: هنگام استفاده از این کلمه، باید به علائم نگارشی دقت شود. مثلاً اگر جملهای را با این کلمه آغاز میکنید، باید آن را با نقطه یا ویرگول ادامه دهید: "خرف بودند، اما زندگی عادی داشتند."
کاربرد: این کلمه بیشتر در زبان محاوره و غیررسمی به کار میرود و در متون رسمی و ادبی بهتر است از واژههای جایگزین با معنای مشابه استفاده شود.
حساسیت: استفاده از این کلمه ممکن است برای افراد دیگر حساسیتزا باشد؛ بنابراین در صحبتها و نوشتهها به نامطلوب بودن آن توجه کنید.
اگر سوال خاصی درباره این کلمه یا کاربرد آن دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "خرف" در جمله آورده شده است:
او همیشه با خرفهایش ما را میخنداند و حالوهوای خوب میسازد.
در این کتاب داستانهای خرف و جالبی وجود دارد که همه را سرگرم میکند.
بعضی از ضربالمثلها خرف هستند و معانی عمیقی را به ما منتقل میکنند.
هیچکس به خرفهای او توجه نمیکند، زیرا همیشه در حالت شوخی و طنز است.
امیدوارم این مثالها برای شما مفید باشند!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: حواس پرت، گیج، خشک مغز، کودن، سالخورده، پیر، وابسته به پیری، احمق، کم هوش، نادان، خرفتی، خرف بودن، خرق، حماقت، ابلهی، سبک مغزی، خبط دماغ