خرفتن
licenseمعنی کلمه خرفتن
معنی واژه خرفتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
1330
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
take
عربی
أخذ | تناول , حمل , قبل , تطلب , شارك , تعود , استلم , استولى , اقتضى , أسر , اختار , احتل , رافق , بدأ , استعاد , اشترى , أمسك ب , حقق , نال , أدرك , إستحوذ على , استمر , صور , قبل التحدى للمبارزة , الأخذ , صورة , دخل , غنيمة , فاجأ , يأخذ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خرفتن" به معنای گفتن یا نقل کردن چیزی است، اما این کلمه در فارسی استاندارد به عنوان یک فعل به کار نمیرود و ممکن است به اشتباه به عنوان یکی از واژهها استفاده شود. به جای آن، معمولاً از واژههایی مانند "گفتن"، "نقل کردن" یا "بیان کردن" استفاده میشود.
اگر منظور شما استفاده از این واژه به صورت محاورهای یا در لهجههای خاص باشد، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
-
نحو: اگر از "خرفتن" در جملهای استفاده میکنید، باید به نحو درست جملات توجه کنید.
- مثال: "او در مورد این موضوع خرفت." (در این مثال، "خرفت" به معنای "گفت" است).
-
همنشینی: این کلمه میتواند با واژههای دیگری ترکیب شود، اما رایج نیست.
- بهتر است از واژههای رایجتری استفاده کنید.
- نگارش: در نوشتار رسمی، توصیه میشود از واژههای استاندارد استفاده کنید.
- به عنوان مثال: "او در مورد نظریاتش صحبت کرد."
در نهایت، اگر سؤالی خاص درباره این کلمه یا استفاده از آن در جملات دارید، خوشحال میشوم به شما کمک کنم!