جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
846
اطلاعات بیشتر واژه
واژه خرنوب
معادل ابجد 858
تعداد حروف 5
تلفظ xarnub
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم) [عربی: خُرنوب] (زیست‌شناسی)
آواشناسی xarnub
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر خرنوب
پخش صوت

خرنوب . [ خ َ / خ ُ ](اِ) غلاف لوبیا. || گیاهی است دارویی ، بتازی خروب گویند. (از ناظم الاطباء). در تحفه ٔ حکیم مؤمن آمده : خرنوب بستانی و بری می باشد و بستانی دو قسم است یکی را خرنوب شامی گویند و درخت او بقدر درخت گردکان با برگش مستدیر و با غلظت و گلش ذهبی و غلاف او بقدر شبری و کوتاه تر و سیاه و ضخیم و دانه های او شبیه بباقلی و از آن در شام و مصر رب می سازند و در اسهال استعمال می کنند و با وجود شیرینی از سایر شیرینیها ابرد است و قسمی درختش خار دارد برگش نرم و مایل بتدویر و غلاف ثمرش شبیه بباقلی و از آن رقیق تر و دانه های او بقدر ترمس و شیرین طعم و در تنکابن کرات گویند و در مازندران و گیلان لالکی نامند. تازه هر دو قسم مسهل بوده و مدر بول و خشک او در حرارت و برودت معتدل و در دوم خشک و شیرینی او مایل بحرارت و دانه ٔ او سرد و خشک و بسیار قابض و مقوی بدن و مدر بول و ضمادپخته ٔ او جهت صدمه و سقطه و امثال آن تازه ٔ خرنوب شامی که از سال نگذشته باشد دیرهضم و بعد از انهضام مولد خلط صالح و با دانه جهت فتق و تسمین بدن و چون داخل شیر کنند شیر را لذیذ کند و اشتها آورد و جهت سرفه ٔ مزمن مجرب دانسته اند. تخمش محلل اورام و جهت بروز مقعد و نزف الدم نافع مضر معده و مخفف اعصاب و مصلحش بهدانه و نبات و بدلش بوزنش از هر یک از قرظ و طراثیث و عفص شربتش تا پنج درهم است . صاحب برهان قاطع گوید: خرنوب چند قسم میباشد: نبطی ، شامی ، هندی . نبطی را بفارسی کَبَر خوانند و آن رستنی باشد خاردار که پرورده کنند و خورند، آنرا کَوَر نیز گویند و بعربی ینبوت و قضم قریش خوانند، و شامی را بفارسی کورزه و بشیرازی کورک کازرونی گویند، و مصری همان نبطی باشد که گفته شد، و هندی خیارچنبر است و آن دوایی باشد معروف . در منتهی الارب آمده : درختی است بری خاردار ثمر آن مانند سیب لیکن بدمزه باشد و قسم دیگر آن شامی است ثمر آن مانند خیارشنبر است مگر نسبت بخیارشنبر اندک عریض باشد و از آن رب گیرند و پست سازند . خارسم . فش . (یادداشت بخط مؤلف ).
carob, carob tree, bean pods, locust tree, Saint John's bread, break
خروب، شجرة الخرنوب، carob
keçiboynuzu
caroube
johannisbrot
algarroba
carruba

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خرنوب" به معنی درخت خرنوب یا میوه آن است و در زبان فارسی به شکل زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:

  1. نوشتار: کلمه "خرنوب" همیشه با حروف فارسی و به صورت یک‌کلمه‌ای نوشته می‌شود.

  2. اسم: خرنوب یک اسم است و می‌تواند به عنوان فاعل یا مفعول در جمله استفاده شود. به عنوان مثال:

    • فاعل: "خرنوب در باغ رشد می‌کند."
    • مفعول: "میوه‌های خرنوب شیرین هستند."
  3. جمع آوری: برای جمع‌بندی کلمه "خرنوب"، از "خرنوب‌ها" استفاده می‌شود.

    • مثال: "خرنوب‌ها در پاییز می‌رسند."
  4. حالت اضافه: در صورتی که بخواهید به مالکیت اشاره کنید، به صورت "خرنوبِ ..." می‌توانید استفاده کنید.

    • مثال: "چوب خرنوبِ قدیمی."
  5. استفاده در جملات توصیفی: می‌توانید کلمه را در جملات توصیفی و تشبیهی به کار ببرید:
    • مثالی توصیفی: "میوه‌های خرنوب به رنگ قهوه‌ای خوش‌رنگ و جالب هستند."

به‌طور کلی از کلمه "خرنوب" می‌توان در جملات و متن‌های مختلف به شیوه‌های متفاوت استفاده کرد، با در نظر گرفتن قواعد نگارشی و دستوری زبان فارسی.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی