جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: خریف . [ خ َ ] (ع اِ) فصل پائیز و آن سه ماه است میان تابستان و زمستان که در آن میوه ها چیده میشوند.(ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). وقت برگ ریختن درخت . (مهذب الاسماء). پائیز. پاذیز. خزان . برگ ریز. برگ ریزان . بادبز. تیر. مدت خریف سه ماه است :میزان ، عقرب ، قوس یا مهر و آبان و آذر : پس از پیریت روزگاران نماند تموز و خریف و بهاران نماند. فردوسی . تا خریف درآمد و میوه ها چون سیب و امرود و شفتالو و انار و مانند آن دررسید. (نوروزنامه ). ای خنک زشتی که خوبش شد حریف وی گل رویی که جفتش شد خریف . مولوی . چه تراب و آب و چه باد و چه نار چه خریف و صیف و چه دی چه بهار. مولوی . اندرآمد جوحی و گفت ای حریف و ای وبالم در ربیع و در خریف . مولوی . عیش ربیعش را بطیش خریف مبدل نگرداند. (گلستان ) || جوی خرد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). || سال . (ناظم الاطباء). در حدیث آمده : من صام یوماً فی سبیل اﷲ باعده اﷲ من النار اربعین خریفاً ای مسافة هذه المدة. (از ناظم الاطباء). || باران نخست در اول زمستان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || باران پائیز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از تاج العروس ). باران که در وقت خزان آید. (مهذب الاسماء). || رطب چیده شده . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). برگريزان، پاييز، خزان شتا، بهار، ربيع kharif جميل، أنيق، حلو، ظريف، جذاب، مليح، ودي، رديء، صعب، قريب إلي النفس، رقيق، بارع، رفيع التهذيب، دقيق، لطيف، لذيذ، لطيف - جيد kharif kharif charif kharif kharif
کلمه "خریف" به معنای درخت خریف یا درخت پاییزه است و در نگارش فارسی میتواند به اشکال مختلفی استعمال شود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه اشاره میشود:
نوشتار صحیح: کلمه "خریف" به همین شکل نوشته میشود و از لحاظ املا صحیح است.
مفرد و جمع: "خریف" در حالت مفرد به کار میرود، اما جمع آن "خریفها" است.
استفاده در جملات:
"در پاییز، درختان خریف زیبا و رنگارنگ میشوند."
"محیط طبیعی با درختان خریف جان میگیرد."
نکات نگارشی:
در صورتی که کلمه "خریف" در وسط جمله قرار گیرد، باید به نوشتار صحیح جملات و استفاده از ویرگول، نقطه و سایر علائم نگارشی توجه شود تا مفهوم جملات مشخص باشد.
توجه به زمینه: این کلمه بیشتر در متون ادبی، به ویژه در توصیف فصول و طبیعت دیده میشود، بنابراین باید در زمینههای مناسب به کار رود.
اگر سوال خاصی درباره نحوه استفاده از این کلمه یا مطلب مرتبط با آن دارید، خوشحال میشوم که بیشتر کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
کلمه "خریف" در زبان فارسی به معنای "درشت" یا "قوی" است و در بعضی مواقع نیز به معنای "مغرور" یا "فخرفروش" استفاده میشود. در اینجا چند مثال از این کلمه در جملات آورده شده است:
او خریف و نیرومند بود و در تمامی رقابتها پیروز میشد.
خریف بودن او باعث شده بود که در جمع دوستانش همیشه مورد توجه باشد.
این خریف در دانشگاه همیشه با اعتماد به نفس در مورد نظریاتش صحبت میکرد.
کمان او خریف و محکم بود و توانست نشانهاش را به آسانی هدف بگیرد.
اگر مفهوم خاصی از "خریف" مدنظر شماست، لطفاً بفرمایید تا مثالها را دقیقتر تنظیم کنم.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر