جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

xazine
treasury  |

خزینه

معنی: خزینه . [ خ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) مخزن . (از ناظم الاطباء). انبار.آنجا که اشیاء را نگاه دارند. خزانه . (یادداشت بخط مؤلف ). در این معنی مقصود از خزینه محلی است که اشیاء اعم از قیمتی یا غیرقیمتی در آن نهند ولی معمولاً به محلی اطلاق میشود که در آنجا اشیاء قیمتی می نهند یعنی گنج خانه :
جز که قرآن نیست خزینه علوم
مجمع علم آنکه بر او خازن است .
ناصرخسرو.
دل خزینه ْ علم دین آمدترا
نیست برتر گوهری از علم دین .
ناصرخسرو.
بخوی نیک و دانش فخر باید
بدین پرکن بسینه در خزینه .
ناصرخسرو.
به بتکده در بت را خزینه ای کردند
در آن خزینه بصندوقهای پیل گهر.
فرخی .
|| گنجینه . (مجمل اللغة). خزانه . (ناظم الاطباء). دفینه . مال برنهاده . خواسته ٔ برنهاده . (یادداشت بخط مؤلف ) :
موش و مار اندر خزینه خویش مفکن خیر خیر
گر نداری در و گوهر کاندرو مخزن کنی .
ناصرخسرو.
مکر دیوان و هوسها را منه
در خزینه علم رب العالمین .
ناصرخسرو.
هر که دلی دارد از خیانت خالی
باد در آن دل ز بهر خواجه خزینه .
سوزنی .
فراوان خزینه فراوان غم است
کم است انده آن را که دنیا کم است .
نظامی .
|| مغازه . || باج و خراج . || بیت المال . (ناظم الاطباء). خواسته ها و مالهای برنهاده ٔ یک کشور که خرج و دخل آن کشور بدان وابسته است یعنی مداخل بدانجا میرود و مخارج از آنجا میشود و بنابر اطلاق حال بر محل جایی که این خواسته ها بدانجاست خزینه نیز نام دارد : همه خزینه های این ملک و خواسته های وی آنجاست . (حدود العالم ). و گویند که ملک چین سیصد و شصت ناحیت دارد که هر روزی از سال مال یک ناحیت بخزینه آرند. (حدود العالم ). قلعه ٔ عظیم است بر دست راست و بر سر کوهی بلند نهاده است و خزینه های تبت خاقان آنجا باشد. (حدود العالم ). و سباشی حاجب را بسرایچه ٔ دیگر خزینه . (تاریخ بیهقی ). خلعتهای خلیفه را بر استران در صندوقها بارکردند و شاگردان خزینه بر سر. (تاریخ بیهقی ). وی را بسوی سرایچه بردند که در آن دهلیزبرای امارت است و خزینه آنجا بنشاندند. (تاریخ بیهقی ). احمد عبدالصمد... پیش تا مرگ خوارزمشاه آشکارا شد تا علی تکین در شب صلحی بکرد و علی تکین آن صلح راخواهان بود و دیگر روز آن لشکر و خزینه ها و غلامان سرایی را برداشت ... بخوارزم بازبرد. (تاریخ بیهقی ). چندانکه زه بر زبان ایشان برفتی از خزینه هزار درم بدان کس دادندی . (نوروزنامه ). غافلی را شنیدم که خانه ٔرعیت خراب کردی تا خزینه سلطان آباد کند. (گلستان سعدی ). خزینه ٔ بیت المال لقمه ٔ مساکین است نه طمعه ٔ شیاطین . (گلستان سعدی ).
خزینه تهی به که مردم برنج .
سعدی .
... ادامه
669 | 0
مترادف: 1- انبار، گنجينه 2- خزانه 3- گلخانه، نهالدان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [مٲخوذ از عربی، مُمالِ خزانَة]
مختصات: (خَ نِ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: xazine
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 672
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
treasury
ترکی
hazine
فرانسوی
trésorerie
آلمانی
schatzkammer
اسپانیایی
tesorería
ایتالیایی
tesoro
عربی
خازيين
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خزینه" در زبان فارسی به معنای خزانه یا مکان نگهداری و ذخیره‌ی چیزهای با ارزش استفاده می‌شود. این کلمه به‌طور معمول در متون ادبی و تاریخی نیز کاربرد دارد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نکات مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. املا: کلمه "خزینه" به صورت "خزینه" نوشته می‌شود و تلفظ آن /xezine/ است.

  2. مفرد و جمع: "خزینه" یک اسم مفرد است. برای جمع‌بندی آن می‌توان از "خزائن" یا "خزانه‌ها" استفاده کرد.

  3. نقطه‌گذاری: در متن‌ها، برای جلوگیری از ابهام، می‌توان از ویرگول، نقطه، یا سایر علامت‌های نگارشی در کنار "خزینه" استفاده کرد. مثلاً:

    • "او به خزینه‌ی اصالت‌های فرهنگی علاقه‌مند است."
  4. استفاده در جملات: این کلمه می‌تواند به اشکال مختلفی در جملات به کار رود؛ مثلاً:

    • "کتاب‌های خطی، جواهرات و آثار هنری در این خزینه نگهداری می‌شوند."
    • "خزینه‌ی دانش، همواره نیازمند محافظت و نگهداری است."
  5. قید و قاعده صرف: می‌توان از آن به عنوان اسم برای توصیف کردن دیگر اسامی و یا برای اشاره به موجودیت‌های خاص استفاده کرد.

  6. هم‌نشینی: به دلیل مفهومی که دارد، معمولاً با اسم‌های دیگر مرتبط به فرهنگ، هنر، تاریخ و اقتصاد هم‌نشینی دارد.

با رعایت این نکات و قواعد، می‌توانیم از کلمه "خزینه" به درستی در نگارش فارسی استفاده کنیم. اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری است، خوشحال می‌شوم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال از کلمه "خزینه" در جملات آورده شده است:

  1. در باغ قدیمی، خزینه‌ای بزرگ با آب زلال وجود دارد که همیشه گردشگران را جذب می‌کند.
  2. خزینه‌ها در گذشته به عنوان محل استراحت و آرامش بعد از حمام استفاده می‌شدند.
  3. او یادگارهای زیبایی از خزینه‌ی تاریخی شهر را در کتابش به تصویر کشیده است.
  4. در سفر به این منطقه، ما به خزینه‌ای با معماری منحصر به فرد برخوردیم که قدمت آن به دوره‌ی صفوی برمی‌گشت.
  5. خزینه‌های درون کاخ به عنوان نمادی از شکوه و عظمت دوران گذشته شناخته می‌شوند.

اگر سوال دیگری دارید یا به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری