جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

xosudan
disagement  |

خسودن

معنی: خسودن . [ خ ُ دَ ] (مص ) درو کردن غله و علف . || ستودن . ستایش کردن . (ناظم الاطباء). || اقرار کردن . پذیرفتن . (مجمل اللغة).
473 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) ‹خسوردن› [قدیمی]
مختصات: (خُ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 720
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
disagement
ترکی
kıskanmak
فرانسوی
envier
آلمانی
beneiden
اسپانیایی
envidiar
ایتالیایی
invidiare
عربی
ديس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خسودن" به معنای باختن، از دست دادن یا نابود شدن است و به شکل فعل به کار می‌رود. در زبان فارسی، استفاده از این کلمه و نوشتن آن قواعد خاصی دارد که به شرح زیر است:

  1. نحو و ساختار جملات: این کلمه معمولاً در جملات به عنوان فعل اصلی یا فعل کمکی به کار می‌رود. به عنوان مثال:

    • من در بازی خسودم. (من در بازی باختم.)
    • آن‌ها در جنگ خسودند. (آن‌ها در جنگ باختند.)
  2. صرف افعال: "خسودن" به صورت‌های مختلف صرف می‌شود. مثلاً:

    • زمان ماضی: خسود
    • زمان مضارع: خسودم، خسودی، خسود
    • زمان آینده: خواهم خسود
  3. ماضی نقلی: می‌توان برای بیان گذشته‌ای که تأثیر آن بر حال ادامه دارد، از "خسوده" استفاده کرد. به عنوان مثال:

    • من تاکنون خسوده‌ام.
  4. نحوه‌ی نگارش: در نوشتار فارسی، حتماً باید دقت شود که کلمه به درستی نوشته شود و به صورت "خسودن" و نه "خسود‌های دیگر" یا اشکال غلط مشابه.

  5. معانی متضاد و هم‌معنا: می‌توان به معانی که کلمه "خسودن" به آن‌ها اشاره دارد نیز توجه کنید. این کلمه هم‌معناهایی مانند باختن، زیان کردن و از دست دادن دارد.

استفاده صحیح از این کلمه و رعایت نکات نگارشی به شفافیت و clarity متن کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به خاطر آسیب‌های وارد شده به پیراهنش مجبور شد بخش‌هایی از آن را خسود کند.
  2. درختان باغ ما به خاطر طوفان شب گذشته خسود شده‌اند و نیاز به مرمت دارند.
  3. وقتی به او گفتم که ساعت را جا گذاشته، با ناراحتی به یاد آورد و گفت: "چرا همیشه باید این چیزها خسود شوند؟"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری