جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: خلاء. [ خ َ ] (ع مص ) تهی گردیدن آن منزل از اهل خود. منه : خلا المنزل من اهله خلواً و خلاء. || خلوت کردن کسی با مرد خود. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). منه : خلا الرجل بنفسه خلوة و خلاء. || افتادن مرد بجایی تهی که کسی بوی مزاحمت نمیکند. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). منه : خلا الرجل خلاء. - امثال : خلأک عاقنی لحیأک ؛ در منزل خود هرگاه که تنها ماندی ملازم حیاء خود باش . || گذشتن . رجوع به خلوة در این لغت نامه شود. || رفتن . رجوع به خلوة در این لغت نامه شود. || فرستاده شدن . (منتهی الارب ). رجوع به خلوة در این لغت نامه شود. || اقتصار کردن بر بعض طعام . منه : خلا علی بعض الطعام خلاء. || مردن . منه : خلا مکانه خلاء و خلواً. || گرد آمدن با کسی در خلوت . منه : خلابه (الیه ، معه ) خلواً، خلاء خلوة. || تبری کردن از کار. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). منه : خلا (عن ، من ) الامر. - امثال : انامنک خلاء ؛ من از تو بری هستم و در این معنی مثنی و جمع نمیشود. || فرستادن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). منه : خلا عن الشی ٔ. || تهی بودن شکم از غذا و کیلوس . (یادداشت بخط مؤلف ). || ریشخند کردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). منه : خلابه ؛ ریشخند کرد بوی . 1- بي هوا، پوچ، تهي
2- خلوتگاه ملا vacuum, vacuity فراغ، مكنسة كهربائية، خواء، نظف بمكنسة كهربائية، مكنسة خلاء، فضای خلا، فضای تهی، فضای مجوف، ظرف یا جای بی هوا، فضای خالی، هیچی، چیز تهی، پوچی، تهی گری
کلمه "خلاء" در زبان فارسی به مفهوم فضا یا مکانی خالی از هر چیز است. این کلمه در متنهای علمی، ادبی و فنی به کار میرود. در زیر به چند نکته قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
نوشتن درست: شکل صحیح نوشتن این کلمه "خلاء" است و نباید به اشتباه "خلا" نوشته شود.
تلفظ: کلمه "خلاء" به صورت "خَلّا" تلفظ میشود و در برخی لهجهها ممکن است به صورت "خَلَّا" نیز شنیده شود.
جمع بسته شدن: برای جمع بستن این کلمه، از واژه "خلاها" استفاده میشود.
کاربرد در جملات:
"در خلا، هیچ نوع هوا یا مادهای وجود ندارد."
"خلا فکری باعث شد که ایدههای جدیدی را بررسی کنیم."
استفاده در متون علمی: این واژه در مقالات علمی، به ویژه در فیزیک و مهندسی، به طور مکرر به کار میرود.
توجه به ساختار جمله: هنگام استفاده از کلمه "خلاء" در جمله، مراقب باشید که ساختار جمله به درستی رعایت شود تا مفهوم به خوبی منتقل شود.
با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه "خلاء" به درستی و به طور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در دنیای مدرن، بسیاری از افراد احساس خلاء عاطفی میکنند و به دنبال روابط معنادار هستند.
خلاء موجود در دانش ما دربارهی برخی از پدیدههای طبیعی، موجب تحقیقات علمی بیشتر میشود.
او در طول تعطیلات به سفر رفت تا از زندگی روزمره و خلاء ناشی از آن فاصله بگیرد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: خلاء، فضای خلا، فضای تهی، فضای مجوف، ظرف یا جای بی هوا، فضای خالی، هیچی، چیز تهی، پوچی، تهی گری
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر