جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

wrangle  |

داد و بیداد کردن

معنی: داد و بیداد کردن . [ دُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عدل کردن و ستم روا داشتن . انصاف ورزیدن و جور بکار بردن . || فریاد کردن ، هیاهو کردن . جار و جنجال بپا کردن . داد و بیداد راه انداختن .
2619 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 310
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
wrangle | hobble , jangle , bawl , rage
عربی
مشاحنة | مشاكسة , مشادة , مهاترة , مشادة كلامية , تشاحن , تخاصم , تجادل , إنتزع بالجدال , مهاجمة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

عبارت «داد و بیداد کردن» به معنای شکایت کردن، ناله و فریاد زدن یا جنجال به راه انداختن است. در نگارش این عبارت توجه به نکات زیر می‌تواند مفید باشد:

  1. انتخاب صحیح واژه: واژه «داد» و «بیداد» در این عبارت به عنوان اسم به کار می‌روند و نشان‌دهنده، شکایت و فریاد است. اطمینان حاصل کنید که در متن شما به درستی مفهوم این واژه‌ها منتقل شود.

  2. استفاده از فعل مناسب: این عبارت معمولاً با فعل «کردن» ترکیب می‌شود. بنابراین شما می‌توانید از آن به صورت زیر استفاده کنید:

    • «او در برابر ناعدالتی‌ها داد و بیداد کرد.»
  3. فاصله و نوشتار: در نوشتار فارسی، به فاصله بین کلمات توجه کنید. «داد و بیداد» به صورت جداگانه و با فاصله نوشته می‌شود.

  4. قید و شرط‌ها: برای غنی‌سازی متن، می‌توانید از قیدهایی مانند «نه تنها»، «همچنین» و... استفاده کنید:

    • «در مواجهه با این مشکل نه تنها داد و بیداد کرد، بلکه اقداماتی نیز انجام داد.»
  5. تنوع در کاربرد: می‌توانید به کاربردهای مختلف این عبارت در جملات مختلف بپردازید تا معنی و مفهوم آن را واضح‌تر کنید.

استفاده درست از این عبارت در متون ادبی و غیرادبی می‌تواند به انتقال مفهوم بهتر کمک کند.


واژگان مرتبط: مشاجره کردن، نزاع کردن، گرد اوری و راندن احشام، لنگیدن، شلیدن، لنگ لنگان راه رفتن، مانع حرکت شدن، خمیدن، جنجال کردن، غوغا کردن، داد زدن، فریاد زدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری