جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: درا. [ دَ ] (اِ) درای . (غیاث اللغات و گوید در مؤید به کسر تحقیق شده است ). زنگ . جلجل . زنگله . ژنگله . زنگ که بر اشتر و استر و خر آویزند.زنگ که با کاروانیان بود. درای کاروان . هر چیز که آواز دهد از زنگ و جز آن . برنگ . (برهان ) : شاد باشید که جشن مهرگان آمد بانگ و آوای درای کاروان آمد. منوچهری . درای هجو درآویختم ز گردن خر که تا شود خر خمخانه استر عللو. سوزنی . سر بریدن واجب آمد مرغ را کو بغیر وقت جنباند درا. مولوی . اشتران مصر را رو سوی ماست بشنوید ای طوطیان بانگ دراست . مولوی . و فی کل مدینة شی ٔ یدعی الدرا و هو جرس علی رأس ملک تلک المدینة مربوط بخیط... فاذا حرک الخیط الممدود تحرک الجرس . (اخبار الصین و الهند چ ژان مالی ). روزها کم خور چو شبها نوعروسان در زفاف زقه هاشان از درای مطرب الحان دیده اند. خاقانی . درای شتر خاست از کوچگاه سرآهنگ لشکر درآمد براه . نظامی . ز حلقوم دراهای درفشان مشبکهای زرین عنبرافشان . نظامی . دراهای روسی درآمد بجوش چو هندوی بیماربرزد خروش . نظامی . چشم من در ره این قافله ٔ راه بماند تا بگوش دلم آواز درا بازآمد. حافظ. چو اشتر و چو درا ژاژخای و یاوه درای نیم اگرچه مرا اشتر و درا نبود. سپاهانی . بدگو ندارد آنکه بود رهنمای خلق هرگز کسی سخن ز زبان درا نساخت . وحید قزوینی . || درای . (برهان ). مرادف طبل : چو بانگ درا آمد از بارگاه بشد مرد بینا بگفت این بشاه . فردوسی . چون نزدیک دروازه رسید نعره ها برآوردند و کوس و دهل و بوق بزدند و درا و طبل فروکوفتند. (اسکندرنامه ). جلاجل، دراي، زنگ، ناقوس drama دراما، مسرحية، حالة içinde dans le im en el nel
کلمه "درا" در زبان فارسی به عنوان یک کلمه مستقل نیست و معمولاً در ترکیبهای خاص یا به عنوان جزء برخی واژهها به کار میرود. اما در صورت نیاز به بررسی قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه در متون، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
نکات املایی:
اطمینان حاصل کنید که کلمه به صحیحترین شکل نوشته شده باشد. اگر از "درا" به عنوان یک واژه مستقل استفاده میشود، باید به دقت بررسی کنید که در چه زمینهای به کار رفته است.
ترکیبها:
اگر "درا" بخشی از یک ترکیب یا واژه دیگر است، باید به ارتباط آن با دیگر اجزا توجه شود. مثلاً "ندرا" (به معنای نداشتن) میتواند در متنهای خاصی به کار رود.
نکات دستوری:
در صورتی که "درا" بخشی از جملات است، لازم است که با توجه به ساختار جملات، مکان و نوع آن (فعل، اسم و...) به درستی جاگذاری شود.
بنا بر معانی:
در صورت وجود معانی خاص برای "درا"، باید توجه داشت که در متنهای مختلف به چه منظوری و در چه فرهنگی استفاده میشود.
نقشهای مختلف:
توجه به نقشهای مختلف "درا" در جملات از نظر نحوی و معنایی نیز حائز اهمیت است.
اگر نیاز به مثال خاصی دارید یا سوال خاصتری در مورد این کلمه یا استفاده از آن دارید، لطفاً بفرمایید تا بیشتر کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در زیر چند مثال از کلمه "درا" در جملات مختلف آورده شده است:
من درا دیدم که آن بچه در پارک بازی میکند.
او درا به ما گفت که زودتر بیاییم.
پدرم درا همیشه به یادآوری میکند که باید درسهایم را بخوانم.
وقتی درا به خانه برگشت، همه خوشحال شدند.
در مسیر رفتن به مدرسه، درا با دوستم ملاقات کردم.
اگر نیاز به جملات بیشتری دارید یا توضیحات بیشتری میخواهید، لطفاً بفرمایید!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر