جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'āfat
pest  |

آفت

معنی: آفت . [ ف َ ] (ع اِ) (شاید از ریشه ٔ آکفت فارسی ) آفة. آفه . عاهت . عاهه . عارضه . (زمخشری ).جانحه . زحمت . علت . بلا. بلیه . ضرر. آکفت . آسیب . بیماری . (ربنجنی ). گزند. عیب . آهو. ج ، آفات :
رسیده آفت نشبیل او به هر کامی
نهاده کشته ٔ آسیب او به هر مشهد.
منجیک .
خردمند باشید و پاکیزه دین
از آفت همه پاک و بیرون ز کین .
فردوسی .
سزاوارتر که روح را نیز طبیبان و معالجان گزینند تا آن وقت آن آفت را معالجه کنند.(تاریخ بیهقی ). وقتی که مردم در خشم شود... حاجتمند شود بطبیبی که آن آفت را علاج کند. (تاریخ بیهقی ). وقتی که مردم در خشم شود سطوتی در او پیدا آید در آن ساعت بزرگ آفتی بر خرد وی مستولی باشد. (تاریخ بیهقی ).
دست من گیر ای اله العالمین
زین پرآفت جای و چاه تاربام .
ناصرخسرو.
هرک آفت خلاف علی هست بر دلش
تو روی از او بتاب و بپرهیز از آفتش .
ناصرخسرو.
در هدی نگشاید مگر کلید سخن
هم او گشاید درهای آفت و بلوی .
ناصرخسرو.
گر هیچ چاره کرد ندانم غم ترا
این دل که آفت است پس ِ تو رها کنم .
مسعودسعد.
یک آفتم را هر روز صد طریق نهند
یک اندهم را هر شب هزار باب کنند.
مسعودسعد.
چون سرگذشت مجنون پر فتنه و بلا
چون داستان وامق پر آفت و خطر.
مسعودسعد.
شاه بی بخشش آفت سپه است
بی نیازی سپاه ، ذل شه است .
سنائی .
دوستیَّت مبادبا نادان
که بود دوستیش آفت جان .
سنائی .
آفت عقل تصلف است . (کلیله و دمنه ).گویند آفت ملک شش چیز است حرمان و... (کلیله و دمنه ). از عثرت رای دروقت آفت تمتعی زیادت نتوان یافت . (کلیله و دمنه ). وآدمی از آن روز که در رحم نطفه گردد تا آخر عمر یک لحظه از آفت نرهد. (کلیله و دمنه ). من دنیا را بدان چاه پرآفت ... مانند کردم . (کلیله و دمنه ). کسی گفتش چه آفت است که موجب چندین مخافت است ؟ (گلستان ).
خروش از شهر بنشاند هر آنگاهی که بنشیند
هزار آفت برانگیزد هر آنگاهی که برخیزد.
معزی .
- آفت دین و دل ؛ در زبان شعری ، معشوقی سخت جمیل .
|| آسیب که کشت را رسد، چون مَلخ و سن و تگرگ و زنگ و شجام و برق و صاعقه و سیل .
- آفت ارضی ؛ آسیب زمینی از قبیل زلزله و خسف .
- آفت سماوی ؛ آسیب جَوّی .
- امثال :
آفت رسیده را غم باج و خراج نیست .
پر عقاب آفت عقاب است .
... ادامه
748 | 0
مترادف: آسيب، بلا، بيماري، زيان، صدمه، فتنه، مصيبت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: آفة، جمع: آفات]
مختصات: (فَ) ( اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'Afat
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 481
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
pest | drop , fall , plague , slump , blight , downfall , slippage , pestilence
ترکی
zararlı
فرانسوی
ravageur
آلمانی
pest
اسپانیایی
parásito
ایتالیایی
parassita
عربی
طاعون | شخص مضايق , مؤذ , مضجر , ولد مزعج , ضار , وباء , آفة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «آفت» در زبان فارسی به معنای آسیب یا بلا به کار می‌رود. برای نگارش صحیح و استفاده مناسب از این واژه، چند نکته مهم وجود دارد:

  1. نوشتار:

    • «آفت» با حرف الف قلمی نوشته می‌شود و باید به صورت صحیح و واضح نوشته شود.
  2. نقش واژه:

    • «آفت» می‌تواند به عنوان اسم به کار رود. مانند: «آفت بر زندگی گیاهان تأثیر منفی دارد.»
  3. ترکیبات و عبارات:

    • این واژه می‌تواند در ترکیب‌های مختلف به کار رود. مانند: «آفت طبیعی»، «آفت فراگیر» و... .
  4. نقطه‌گذاری:

    • هنگام استفاده از «آفت» در جملات، باید به قواعد نقطه‌گذاری توجه کرد. برای مثال، پس از «آفت» ممکن است نیاز به ویرگول یا نقطه وجود داشته باشد.
  5. استفاده در متن:
    • همواره باید به تناسب کلمه با بقیه جمله توجه کرد و اطمینان حاصل کرد که «آفت» به درستی مفهوم مورد نظر را منتقل می‌کند.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه «آفت» به دقت و درستی در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "آفت" در جملات آورده شده است:

  1. آفت کشاورزی امسال باعث کاهش شدید محصول شد.
  2. آفت باد شدید موجب آسیب به درختان باغ شد.
  3. برای جلوگیری از آفت، باید نظارت دقیقی بر روی مزارع انجام شود.
  4. این آفت به سلامت گیاهان آسیب می‌زند و باید سریعاً درمان شود.
  5. آفتی که به شهر حمله کرده، باعث افزایش قیمت محصولات شده است.

اگر مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا سؤال خاصی دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: افت، طاعون، بلاء، مایه ازار واسیب، قطره، سقوط، افتادن، چکه، ژیگ، پاییز، هبوط، خزان، سرایت مرض، رکود، ریزش، زمین باتلاقی، مقدار زیاد، کاهش فعالیت، زنگار، عدم رشد، باد زدگی یا زنگ زدگی، زوال، انحطاط، بارش، لغزش، بیماری طاعون، ناخوشی همه جاگیر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری