جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: دستان زن . [ دَ زَ ] (نف مرکب ) دستان زننده . جادو و افسونگر. مکار و حیله باز. (ناظم الاطباء). فریبکار. حیله گر. گربز. || نقال و قصه خوان . || کسی که دست بر سیمهای ساز و یا کلید آن میزند. (ناظم الاطباء). زخمه زن . || نغمه سرا. (آنندراج ). آوازه خوان : شود به بستان دستان زن و سرودسرای به عشق بر گل خوشبوی بلبل خوش دم . سوزنی . چشمم به گل است و مرغ دستان زن تو میلم به می است و رطل مردافکن تو. خاقانی . به دستان زنان دستوری داد که چنگ بدست آرند و دستبند و بسته نگار آغاز کنند. (کارستان منیر از آنندراج ). الأيدي النسائية
کلمه "دستان زن" به معنای دستهای زن است و در زبان فارسی بهکار میرود. برای بهکاربردن این عبارت و همچنین در نگارش و قواعد زبان فارسی، نکات زیر را میتوان مدنظر قرار داد:
تلفظ و نوشتار صحیح:
"دستان" جمع "دست" است و به معنای دستهاست.
"زن" به معنای مؤنث انسانی است.
ترکیب کلمات:
ترکیب "دستان زن" بهعنوان یک ترکیب اسمی در نظر گرفته میشود و بیانگر دستان متعلق به زن است.
نحو و دستور زبان:
در فارسی، معمولاً بیان روابط مالکیت با ندا (مضاف و مضاف الیه) بیان میشود. "دستان" مضاف و "زن" مضافالیه است.
سبک نگارش:
در متون ادبی و رسمی میتوان از این جمله برای توصیف خیالات یا وضعیتهای خاص استفاده کرد. مثلاً: "دستان زن در حین کار، نشانههایی از تلاش و دقت را نمایان میسازد."
نگارش صحیح:
دقت کنید که کلمات به درستی و به طور جداگانه نوشته شوند: "دستان زن" به جای نوشتن یک کلمه یا ترکیب غلط.
با رعایت این نکات، میتوانید عبارت "دستان زن" را به درستی و با ریشه و معنا در جملات و متون خود به کار ببرید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر