دمدمی
licenseمعنی کلمه دمدمی
معنی واژه دمدمی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | quirky,ambivalent,fickle,fitful,chimerical,freakish,uncertain,unpredictable | ||
عربی | ملتوية | ||
ترکی | İlginç | ||
فرانسوی | excentrique | ||
آلمانی | schrullig | ||
اسپانیایی | peculiar | ||
ایتالیایی | strano | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "دمدمی" به عنوان یک واژه فارسی، به معنای عدم ثبات یا تغییر مکرر در رفتار، حالت یا تصمیمات به کار میرود. استفاده از این کلمه در نوشتار و گفتار فارسی باید با رعایت چند نکته و قاعده نگارشی انجام شود:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "دمدمی" به درستی و به طور مؤثر در متون فارسی استفاده کنید. | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی) البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دمدمی" در جمله آورده شده است:
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم! | ||
واژه | دمدمی | ||
معادل ابجد | 98 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | damdami | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی) [عامیانه، مجاز] | ||
مختصات | (عا.) | ||
آواشناسی | damdami | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی دمدمی | ||
پخش صوت |
دمدمی . [ دَ دَ ] (ص نسبی ) (اصطلاح عامیانه ) دمدمی مزاج . آنکه بر امری ثبات نورزد. آنکه هر ساعت رأی مخالف رأی پیشین دارد. آنکه بر قولی نپاید و زود تغییر عقیده دهد. بلهوس . متلون . متردد. دودل . (یادداشت مؤلف ). در لهجه ٔ امروز آذربایجان چنین شخص را دمدمکی گویند. || این وقت و همین دم . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). کلمه "دمدمی" به عنوان یک واژه فارسی، به معنای عدم ثبات یا تغییر مکرر در رفتار، حالت یا تصمیمات به کار میرود. استفاده از این کلمه در نوشتار و گفتار فارسی باید با رعایت چند نکته و قاعده نگارشی انجام شود: نحوه نوشتار: کلمه "دمدمی" باید به صورت متصل و بدون فاصله تایپ شود و به هیچ عنوان نباید آن را از هم جدا کرد. بیان معنای کلمه: در جایی که از این کلمه استفاده میکنید، باید به معنای دقیق آن توجه داشته باشید و سعی کنید جملهای بسازید که مفهوم آن به وضوح قابل درک باشد. استفاده در جملات: میتوانید از "دمدمی" در جملات برای توصیف شخصیتها یا رفتارها استفاده کنید. مثلاً: برزخ معنایی: این کلمه به طور عمده در مواقعی به کار میرود که بخواهید عدم ثبات یک فرد یا چیز را نشان دهید. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "دمدمی" به درستی و به طور مؤثر در متون فارسی استفاده کنید. البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دمدمی" در جمله آورده شده است: اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
quirky,ambivalent,fickle,fitful,chimerical,freakish,uncertain,unpredictable
ملتوية
İlginç
excentrique
schrullig
peculiar
strano