جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

dang
dang  |

دنگ

معنی: دنگ . [ دَ ] (اِ صوت ) صدایی که از بر هم خوردن دو سنگ یا دو چوب برآید. (از فرهنگ جهانگیری ) (از غیاث ) (برهان ). آواز افتادن چیزی سخت بر زمین و یا حکایت صوت خوردن دو چیز صلب به یکدیگر. درینگ : دنگ دنگ ساعت کلیسا. (یادداشت مؤلف ) :
در جهان دیوانه را دنگی بس است
خانه ٔ پرشیشه را سنگی بس است .
زلالی خوانساری (از آنندراج ).
- دنگ دنگ ، دنگ و دنگ ؛ درنگ درنگ یا درنگ و زرنگ . حکایت مکرر صوت چیزی سخت که به چیز سخت دیگر اصابت کند چون ناقوس وجز آن .
- دنگ (دنگی ) زدن توی گوش کسی ؛ (اصطلاح عامیانه ) محکم نواختن چک و سیلی بر بناگوش کسی :
آمدم در خانه تان با تفنگ دوشم
شوهر بدعنقت دنگی زد تو گوشم .
(از یادداشت مؤلف ).
|| شور و هوی قلندران . (غیاث ). || (اِ) آلتی است که با آن برنج کوبند، چون یک سر او به هاون برنج رسد سر دیگرش بلند شود و همچنین بالعکس ، و چون به پا حرکت دهند پادنگ گویند، و برنج کوب را دنگی گویند. (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از غیاث ) (از برهان ) (ناظم الاطباء). آلت کوبیدن برنج را به مناسب صوت این نام داده اند و از آن و آنچه را با پا بحرکت درآید پادنگ و آنچه را با آب حرکت کند آبدنگ گویند :
گر به سجده آدمی سرور شدی
دنگ هر رزاز پیغمبر شدی .
مولوی .
به کون نشست چو سر از سکندری برداشت
به چوب دنگ تو گفتی نشسته است کلیم .
کلیم کاشانی (از آنندراج ).
... ادامه
705 | 0
مترادف: پپه، پخمه، دنگل، كم هوش، نادان
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات: (دَ یا دِ) (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: dang
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 74
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
dang
ترکی
lanet olsun
فرانسوی
bon sang
آلمانی
verdammt
اسپانیایی
maldita sea
ایتالیایی
cavolo
عربی
دانغ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دنگ" به طور کلی به معنای صدا و نواهای عجیب و غریب است و در زبان محاوره‌ای ممکن است به شکل‌های مختلف استفاده شود. برای استفاده درست از این کلمه در نوشتار فارسی و رعایت قواعد نگارشی می‌توان به نکات زیر توجه کرد:

  1. رنگاوری متن: در صورت استفاده از "دنگ" به عنوان یک صفت یا برای توصیف صدا، می‌توان آن را به همراه واژه‌های دیگر به کار برد. مثلاً: "این صدا دنگ باید باشد."

  2. نقطه‌گذاری: جمله‌هایی که شامل این کلمه هستند باید از نظر نقطه‌گذاری رعایت شوند. به عنوان مثال: "وقتی به دنگ دنگ این ساز گوش می‌دهم، یاد قدیم‌ها می‌افتم."

  3. صوت و لحن: در متون ادبی یا شعری، گاه می‌توان به صورت توصیفی به احساسات ناشی از شنیدن "دنگ" اشاره کرد.

  4. نگارش صحیح: این کلمه به صورت "دنگ" نوشته می‌شود و بدون هیچ گونه تغییر در املا.

  5. مفاهیم وابسته: در متون ادبی یا توصیفی می‌توان به معانی و مفاهیم وابسته به "دنگ" نیز اشاره کرد، مانند ایجاد احساس یا تصویرسازی.

به طور کلی، توجه به بافت متن و استفاده صحیح از دنگ در راستای انتقال مفهوم و احساس از اهمیت بالایی برخوردار است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! کلمه "دنگ" می‌تواند در معانی مختلفی به کار رود. در ادامه چند مثال برای استفاده از این کلمه در جملات مختلف آورده شده است:

  1. وقتی که در مهمانی بودیم، صدای دنگ دنگ گوش‌نواز زنگ‌ها به گوش می‌رسید.
  2. او با دنگ دنگ زدن چکشی، سعی داشت میخ را به دیوار بکوبد.
  3. بچه‌ها با دنگ دنگ کردن گیتار، یک آهنگ شاد را اجرا کردند.
  4. صدای دنگ دنگ زنگ مدرسه، همه را به سمت کلاس‌ها فرامی‌خواند.
  5. در پایان مراسم، دنگ دنگ شادی و خوشحالی در کنار هم بودیم.

اگر سوال خاصی درباره معنی یا استفاده از کلمه "دنگ" دارید، لطفاً بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری