جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

dahne
bit  |

دهنه

معنی: دهنه . [ دُه ْ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم بالا بخش سیردان شهرستان زنجان . واقع در 49هزارگزی شمال باختری سیردان . با 325 تن سکنه . آب : از رودخانه ٔ بابالنگ . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
611 | 0
مترادف: افسار، عنان، لجام، لگام، مهار
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات:
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: dahane
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 64
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
bit | gap , harness , line , jet , muzzle , well
ترکی
ağız
فرانسوی
bouche
آلمانی
mund
اسپانیایی
boca
ایتالیایی
bocca
عربی
قطعة | جزء , كسرة , مسحة , شكيمة , قطعة نقد صغيرة , مضغة , القاطع من الأداة , لسان المفتاح , لقمة , قليل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دهنه" در زبان فارسی به معنی دهانه یا ورودی چیزی است، و معمولاً در زمینه‌های مختلفی مانند دامپروری (برای اشاره به دهنه زین) یا جغرافیا (برای اشاره به دهانه‌های رودخانه یا غارها) به کار می‌رود. قواعد نگارش و استفاده از این کلمه به شرح زیر است:

  1. نگارش صحیح: کلمه "دهنه" به صورت کامل و بدون هیچ گونه تغییری نوشته می‌شود.

  2. جایگاه در جمله: این کلمه می‌تواند به عنوان اسم به کار برود و معمولاً در جملات به عنوان فاعل یا مفعول استفاده می‌شود. مثلاً: "دهنه‌ی رودخانه پرآب است."

  3. تسکین: در برخی موارد، ممکن است برای راحتی در تلفظ در جملات طولانی، این کلمه با دیگر کلمات ترکیب شود. اما به طور کلی باید از ترکیب‌های غیر استاندارد پرهیز کرد.

  4. آوانگاری: در نوشتار رسمی و اداری، باید دقت کنید که از زبان معیار پیروی کنید و هرگونه اصطلاح غیررسمی که ممکن است به اشتباه منجر شود، اجتناب کنید.

  5. نقش‌های دیگر: "دهنه" می‌تواند در صورت ترکیب با دیگر کلمات به شکل‌هایی مانند "دهنه‌سازی" یا "دهنه‌گیری" نیز به کار رود، بسته به محتوای جمله.

با رعایت این قواعد می‌توانید از کلمه "دهنه" به درستی و به شکل مناسبی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند جمله نمونه با کلمه “دهنه” آورده شده است:

  1. دهنه‌ی غار بزرگ و تاریک بود و هیچ نوری به داخل آن نمی‌تابید.
  2. اسب‌ها در دهنه‌ی تنگی قرار گرفتند و حرکت کردن برایشان سخت شد.
  3. دهنه‌ی رودخانه در فصل بارندگی پرآب می‌شود و منظره زیبایی ایجاد می‌کند.
  4. به دهنه‌ی قله کوه که رسیدیم، چشم‌انداز فوق‌العاده‌ای از دره‌ها داشتیم.
  5. او با دقت به دهنه‌ی چماق نگاه کرد تا مطمئن شود که نفر بعدی به درستی با آن کار می‌کند.

اگر سوال دیگری دارید یا نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: ذره، تکه، مته، قطعه، لقمه، شکاف، وقفه، درز، رخنه، شق، تارکش، اشیاء، زین و برگ کردن، خط، ردیف، سطر، مسیر، رده، جت، فواره، فوران، دهانه، پرتاب، پوزه، پوزه بند، دهان بند، سرلولهبخاری، صورت

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری