جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

doha  |

دوحة

معنی: دوحة. [ دَح َ ] (ع اِ) دوحه (در تداول فارسی ). ج ، دَوح و دَوحات . (ناظم الاطباء). درخت بزرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از غیاث ). درختی کلان با شاخ بسیار از هر سو کشیده . درخت بزرگ پر شاخه . (یادداشت مؤلف ) :
بدار دنیا در باغ دین ز دوحه ٔ عدل
طراوت از گل بی خار کامکار تو باد.
سوزنی .
این سید شعله ای بود از نور نبوت و شعبه ای بود از دوحه ٔ رسالت و سروی در چمن سیادت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی )... دوحه ٔ معارف افسرده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
وصف او این تمام است که شعبه ٔ دوحه ٔ نبوی است و میوه ٔ شجره ٔ مصطفوی . (تذکرة الاولیاء عطار).
روضة ماء نهرها صلصال
دوحة سجع طیرها موزون .
سعدی (گلستان ).
|| تنه ٔ درخت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || درختستان و بیشه . (منتهی الارب ). || باغچه . (ناظم الاطباء). || نارون و آن درختی است . (دهار). رجوع به نارون شود.
... ادامه
275 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 18
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
doha
عربی
الدوحة

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری