جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

falling away  |

دور افتادن

معنی: دور افتادن . [ اُ دَ ] (مص مرکب ) فاصله گزیدن . جدا شدن . || جداماندن . دور ماندن . (یادداشت مؤلف ). فاصله پیدا کردن :
که مرد دلیر است و بادستگاه
مبادا که دور افتی از تاج و گاه .
فردوسی .
به هرچ از دوست دورافتی چه زشت آن نقش و چه زیبا.
سنایی .
بسی در قفای هزیمت مران
نباید که دور افتی از یاوران .
سعدی .
به چشم نیک نگه کرده ام ترا همه عمر
چرا چو چشمم افتاده ام ز روی تو دور.
سعدی .
- دور افتادن از مقصود یا مطلب ؛ بحث اصلی را کنار گذاشتن و به حاشیه پرداختن . خارج از موضوع بحث کردن . کنایه از بیراهه رفتن و گمراه شدن است در بحث و یا امری و درک نکردن حقیقت آن . (از یادداشت مؤلف ). از اصل به فرع کشانیده شدن .
... ادامه
468 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 746
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
falling away
عربی
السقوط

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری