جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: دوران . [ دَ وَ ] (ع مص ) گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). به معنی دور است . (از ناظم الاطباء). گرد گردیدن .دور زدن . چرخ زدن . چرخ خوردن . چرخیدن . (یادداشت مؤلف ). گشتن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). گرد گشتن . (ترجمان القرآن ص 49). || (اِمص ) گردش . (ناظم الاطباء). چرخ . چرخش . رجوع به دور شود. گردش به طور دایره . (ناظم الاطباء) : از آن روز که قلم را بیافرید تا آن روز که آفتاب و ماه و ستارگان و زمین را بیافرید و فلک بر دوران آمد شش هزار سال بود. (قصص الانبیاء ص 12). روی هوا را به شعر کحلی بسته گیسوی شب را گرفته در دوران بر. مسعودسعد. - دوران الفلک ؛ جنبش پی درپی چرخ یکی پس از دیگری بدون توقف و درنگ . (ناظم الاطباء). - دوران دم ؛ گردش خون . (لغات فرهنگستان ). گردش خون در عروق و شرایین و قلب و غیره . (هاروه کاشف دوران دم است ) (یادداشت مؤلف ). || گردش سر و دوار. (ناظم الاطباء) (از غیاث ). گیجی سر. (ناظم الاطباء). سرگیجه . دور. مبتلا به علت دوار گردیدن و دوار گشتن سر را گویند. (آنندراج ): سماویر؛دوران سر که نمودار شود مردم را به سبب ضعف بینایی .رَنح ؛ دوران سر. (منتهی الارب ). || (اصطلاح منطقی ) استناد حکم را بر وضعی که صلاحیت علیت را وجوداً و عدماً داراست . (یادداشت مؤلف ). حرکت . (اساس الاقتباس ص 52). اوقات، دوره، زمان، زمانه، عصر، فصل era, rotation, revolution, season, circulation, race, vertigo عصر، عهد، فترة، التاريخ، زمان، دهر، حدث هام يستهل به عهد ما، حقبة dönem ère epoche era era عهد، تاریخ، اغاز تاریخ، چرخش، گردش بدور، مقام و موقعیت چیزی را تغییر دادن، انقلاب، دور، شورش، گردش، هنگام، تیراژ، جریان، انتشار، مسابقه، نژاد، نسل، قوم، سرگیجه، دوار سر، چرخش بدور
عصر|عهد , فترة , التاريخ , زمان , دهر , حدث هام يستهل به عهد ما , حقبة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "دوران" در زبان فارسی به معنای یک دوره یا زمان خاص به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را مد نظر داشته باشید:
استفاده در جملات:
"دوران" معمولاً به عنوان اسم به کار میرود. به عنوان مثال: "دوران نوجوانی یکی از مهمترین مراحل زندگی است."
ترکیب با سایر کلمات:
میتوان "دوران" را با صفتها یا قیدها ترکیب کرد. مثلاً: "دوران طلایی"، "دوران سخت"، "در دوران معاصر".
آوانگاری:
این کلمه به صورت "دیوران" تلفظ نمیشود، بنابراین لازم است که در نوشتار به این نکته توجه کرد.
علامتگذاری:
در صورت استفاده "دوران" در جملات، لازم است که به قواعد علامتگذاری نیز توجه شود. به عنوان مثال: "در دوران رژیم گذشته، بسیاری از آزادیها محدود بودند."
تقارن و توازن:
سعی کنید در جملات خود تعادل و توازن برقرار کنید. استفاده مناسب از کلمه "دوران" در این زمینه کمککننده است.
معنیهای مختلف:
"دوران" ممکن است در زمینههای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، به عنوان مثال: دوران تاریخی، دوران طبیعی و ... بنابراین در انتخاب کلمه مناسب دقت کنید.
نحو و ساختار جملات:
در جملات مرکب، میتوانید "دوران" را به عنوان بخشی از ساختار جمله استفاده کنید: "او در دوران تحصیل، تجربیات زیادی کسب کرد."
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "دوران" به درستی و به تناسب در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از جملههای استفاده شده با کلمه "دوران" آورده شده است:
دوران کودکی یکی از بهترین دورانهای زندگی هر فرد است.
او در دوران تحصیلی خود با چالشهای زیادی روبرو شد.
دوران پس از جنگ تحولات زیادی را در جامعه به وجود آورد.
بسیاری از نویسندگان بزرگ آثار خود را در دوران رمانتیسم خلق کردند.
بازار در دوران رکود اقتصادی با کاهش شدید مشتریان مواجه شد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: عهد، تاریخ، اغاز تاریخ، چرخش، گردش بدور، مقام و موقعیت چیزی را تغییر دادن، انقلاب، دور، شورش، گردش، هنگام، تیراژ، جریان، انتشار، مسابقه، نژاد، نسل، قوم، سرگیجه، دوار سر، چرخش بدور
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر