جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

duz
dose  |

دوز

معنی: دوز. (ماده ٔ مضارع دوختن ) این کلمه ماده ٔ مضارع دوزیدن و دوختن است و از ترکیب عطفی آن با ماده ٔ ماضی (دوخت و دوز) حاصل مصدر یا اسم مرکب حاصل شود و در ترکیب با اسم ، صفت فاعلی مرکب از آن بدست می آید، مانند: کفشدوز، و گاه نیز صفت مفعولی ، چون میخ دوز. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به دوختن شود. || (نف ) دوزنده و بخیه کننده است و همیشه به طور ترکیب استعمال می شود. مانند: کفش دوز و زردوز و جز آن . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). اینک برخی ترکیبات فاعلی آن : ارسی دوز، به دوز، بخیه دوز، پاپوش دوز، پوستین دوز، پالان دوز، پاره دوز، پالتودوز، پرده دوز، پاپوش دوز، پیراهن دوز، پینه دوز، پوتین دوز، ترکش دوز، توشک دوز، تودوز، ته دوز، جامه دوز، جگردوز، جوال دوز، چادردوز، چکمه دوز، خامه دوز، خان دوز، خوش دوز، دستی دوز، دل دوز، رودوز، روان دوز، روبنددوز، زین دوز، زردوز، سلدوز، سرمه دوز، شلواردوز، صاغری دوز، عرق چین دوز، عبادوز،قبادوز، قلاب دوز، قندره دوز، کپه دوز، کت دوز، کفش دوز، کلاه دوز، کانوادوز، کفن دوز، گل دوز، لباس دوز، لحاف دوز،لخت دوز، مزدی دوز، مرواریددوز، ملیله دوز، مویینه دوز،موزه دوز، نعلین دوز، نیم چکمه دوز، وصله دوز، یراق دوز وغیره . (یادداشت مؤلف ). و گاهی معنی مفعولی دهد: میخ دوز، نیزه دوز؛ یعنی دوخته شده با میخ یا نیزه . (یادداشت مؤلف ). || گاهی درتداول صیغه ٔ امر آن با امر بریدن ، ترکیبی به صورت «ببربدوز» می سازد. که اسم مرکبی است به معنی خیاط. (از یادداشت مؤلف ).
... ادامه
450 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن مضارعِ دوختن)
مختصات: (عا.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: duz
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 17
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
dose
ترکی
doz
فرانسوی
dose
آلمانی
dosis
اسپانیایی
dosis
ایتالیایی
dose
عربی
جرعة | جرعة دواء , تجرع الدواء , جرع , عالج , جزأ الدواء لجرعات
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دوز" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. به طور کلی، دوز به معنای "دوختن" یا "دوخت" است. در اینجا به برخی نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه می‌پردازیم:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "دوز" به صورت "دوز" نوشته می‌شود و نمره‌ای ندارد.

  2. تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت [du:z] است و باید به زبان معیار و درست بیان شود.

  3. جملات مثال:

    • "او پارچه را با دقت دوزی کرد."
    • "ایران به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فرش دستباف در جهان شناخته شده است و دوزی نقش مهمی در این صنعت دارد."
  4. قواعد فعل:

    • "دوز" به عنوان یک فعل، می‌تواند به زمان‌های مختلف صرف شود، مانند "دوخته" (فعل ماضی) یا "دوزد" (فعل حال).
  5. نکات دقت:
    • در استفاده از کلمه "دوز"، دقت کنید که از آن در بافت‌های مناسب استفاده کنید تا مفهوم مورد نظر به‌خوبی منتقل شود.

اگر نیاز به اطلاعات خاص‌تری در مورد جنبه‌های دیگر این کلمه یا استفاده‌های خاص آن دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دوز" در جمله آورده شده است:

  1. برای درمان این بیماری، پزشک دوز مناسبی از دارو را تجویز کرد.
  2. این دارو را با دوز کم شروع کنید و به تدریج افزایش دهید.
  3. برای کاهش عوارض جانبی، بهتر است دوز را زیر نظر پزشک تنظیم کنید.
  4. دوز روزانه مکمل ویتامین C را فراموش نکنید.
  5. بیمار به خاطر مصرف بیش از حد دوز دارو به بیمارستان منتقل شد.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری