جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

scout  |

دیده بان

معنی: دیده بان . [ دی دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فداغ بخش مرکزی شهرستان لار در 90 هزارگزی باختر لار کنار راه فرعی بیرم به لار با 195 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
376 | 0
مترادف: ديدبان، ديده ور، قراول، مراقب، نگهبان، يزك
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 76
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
scout | sentinel , feeler , look-out , watch
عربی
كشاف | استطلاع , مستكشف , رائد كشاف , المستطلع , فتى , شخص , طائرة إستطلاع , استكشف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دیده‌بان" در زبان فارسی به معنای فردی است که مسئول پایش و مراقبت از یک مکان یا وضعیت خاصی است. این کلمه به عنوان یک اسم مرکب تشکیل شده است و باید طبق قواعد نوشتاری و نگارشی خاص خودش نوشته شود. در زیر به برخی از نکات مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. فاصله‌گذاری: "دیده‌بان" به شکل یک واژه‌ی مرکب نوشته می‌شود و میان دو قسمت آن (دیده و بان) باید از نیم‌فاصله استفاده شود. به عبارت دیگر، نوشته نمی‌شود "دیده بان" و باید از "دیده‌بان" استفاده کنید.

  2. نقطه‌گذاری: در متن‌های رسمی و ادبی، توجه به نقطه‌گذاری درست نیز اهمیت دارد. از این رو، اگر این کلمه در جمله‌ای به کار می‌رود، باید قواعد نقطه‌گذاری جمله رعایت شود.

  3. جنس و تعدد: "دیده‌بان" در زبان فارسی مذکر است و اگر بخواهید از آن در جمع استفاده کنید، می‌توانید از "دیده‌بانان" استفاده کنید.

  4. معادل‌های دیگر: ممکن است در برخی مواقع از معادل‌های دیگری مانند "نگهبان" نیز استفاده شود، اما هر کدام به زمینه خاصی اشاره دارد.

  5. کاربرد در جملات: "دیده‌بان" معمولاً در جملات به عنوان فاعل یا مفعول استفاده می‌شود. به عنوان نمونه:
    • "دیده‌بانان در طول شب مراقب بودند."
    • "او به عنوان یک دیده‌بان در این منطقه خدمت می‌کند."

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "دیده‌بان" به درستی استفاده کنید.


واژگان مرتبط: طلایه دار، پیش اهنگ، مامور اکتشاف، کشیک، سربازمحافظ، احساس کننده، سخن استمزاجی، دیدگاه، چشم انداز، دید، مراقبت، نظریه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری