جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: دیلمی . [ دَ ل َ ] (اِخ ) ابوالحسن (یا ابوالحسین ) مهیاربن مرزویه (متوفی بسال 428 هَ . ق . شاعر معروف عرب زبان ایرانی الاصل که توسط سیدرضی از زردشتی بدین اسلام گروید (394 هَ . ق .). مهیار دیلمی از نظر معانی شعری مبتکر و از جهت سبک قوی و استوار بود. حر عاملی درباره ٔ وی گوید. مهیار جامع فصاحت عرب و معانی عجم بود. زبیدی گوید شاعر زمان خود و فارسی الاصل و از مردم بغداد بود که در درب الرباح کرخ سکونت گزید، و درهمانجا درگذشته است و تذکره نویسان مهیار را ملقب به الکاتب ساخته اند و شاید این لقب از آنجا پیدا شده است که او زمانی در دیوان سمت کتابت را داشته است بنابگفته ٔ هوارت محل ولادت مهیار در دیلم جنوب گیلان در ساحل بحرخزر بوده است و او برای کارهای ترجمه به بغداد فراخوانده شد. گویند که مهیار از مذهب تشیع پیروی کرده و از غلات شیعه بوده است و دلیل بر آن را دشنام او به صحابه میدانند. دیوان شعر او در چهار جلد بچاپ رسیده است و علی الفلال کتابی در زمینه ٔ تحقیق در اشعار و سبک و اسلوب مهیار باسم «مهیار الدیلمی و شعره » بچاپ رسانیده است . (از اعلام زرکلی چ 2 ج 8 ص 264). crowbar, auger, jimmy, crow, gad, gavelock, lever, pry, wimble, dilmi عتلة، كروز ikilem dilemme dilemma dilema dilemma دیلم، اهرم، مته، زمین سوراخ کن، کلاغ، زاغ، بانگ خروس، غراب، سیخک، سیخ، گوه، نیزه، سنان، زوبین، اهرم اهنی، بازو، دسته، شاهین، میله اهرم، کنجکاوی، فضولی، فضول، گرد بر، مته فرنگی
crowbar|auger , jimmy , crow , gad , gavelock , lever , pry , wimble , dilmi
ترکی
ikilem
فرانسوی
dilemme
آلمانی
dilemma
اسپانیایی
dilema
ایتالیایی
dilemma
عربی
عتلة|كروز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "دیلمی" به عنوان یک صفت یا نسبتی در زبان فارسی، به دیلم اشاره دارد که یکی از اقوام ایرانی است. در نوشتار فارسی، استفاده از این کلمه باید با رعایت قواعد نگارشی و زبان فارسی باشد. در ادامه چند نکته درباره استفاده و نگارش این کلمه آورده شده است:
نقطهگذاری: در جملات، اگر "دیلمی" در وسط جمله بیاید، باید طبق قوانین نقطهگذاری، مناسب با ساختار جمله از علامتهای نگارشی استفاده شود.
استفاده به عنوان صفت: "دیلمی" میتواند به عنوان صفتی برای توصیف اسامی استفاده شود؛ مثلاً: "زبان دیلمی"، "فرهنگ دیلمی".
درستنویسی: املای کلمه باید به شکل درست و با رعایت قواعد زبان فارسی نوشته شود. املای صحیح این کلمه "دیلمی" است و باید از اشتباهاتی مانند "دیلمى" (با ی همزه) دوری کنید.
توجه به مفاهیم فرهنگی و تاریخی: زمانی که از کلمه "دیلمی" استفاده میکنید، ممکن است به جنبههای فرهنگی، تاریخی یا اجتماعی این قوم اشاره کنید، لذا دقت کنید که این نکات را در متن خود لحاظ کنید.
اگر سوال خاصی در مورد استفاده یا نگارش این کلمه دارید، خوشحال میشوم که پاسخ دهم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "دیلمی" در جمله آورده شده است:
او عاشق عطر دیلمی است که هر بار وقتی به مهمانی میرود، از آن استفاده میکند.
دیلمیهای تازه به بازار آمدهاند و مردم برای خرید آنها صف کشیدهاند.
در باغچهاش، چند ساقه دیلمی را کاشته است که در فصل بهار شکوفه میکنند.
دیلمی یکی از گیاهان مورد علاقهی اوست و همیشه از آن برای تزئین خانهاش استفاده میکند.
طعم دیلمی به غذایی که درست کرده بود، طعم دلپذیری بخشید.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مدنظر دارید، لطفاً بفرمایید!