جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

raj'
go back  |

رجع

معنی: رجع. [ رَ ] (ع اِ) باران وآب کبیر. ج ، رجعان . (مهذب الاسماء). باران که بعدِ باران آید. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). باران که پس از باران آید، و فی القرآن : «و السماء ذات الرجع». (قرآن 11/86). (از اقرب الموارد). باران . (ترجمان ترتیب عادل ص 51). || منفعت ، قوله تعالی : و السماء ذات الرجع. ج ، رُجْعان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). نفع. (از اقرب الموارد). || روییدگی ایام بهار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گیاه ایام بهار. || غدیر. ج ، رِجاع ، رُجْعان ، رِجْعان . (از اقرب الموارد). ایستادنگاه آب و پارگین . زمینی که در آن سیل دراز کشد و درگذرد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمینی که در آن سیل امتداد یابد. (از اقرب الموارد). || آب و سرگین سگ و جز آن . || غائط. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). سرگین .(از اقرب الموارد). || طاعون . || بالای پشته . ج ، رُجْعان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بالای تپه . (از اقرب الموارد). || ماده شتری که از سفری بازگردد بسفری : ناقة رجع سفر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || رجع کتف ؛ اسفل آن . و آنرا مرجع کتف نیز گویند. (یادداشت مرحوم دهخدا). زیر شانه . (از اقرب الموارد). || خط زن واشمه . || جواب کتاب و نامه . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). پاسخ نامه . (از اقرب الموارد).
... ادامه
282 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (رَ) [ ع . ] (مص ل .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 273
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
go back
ترکی
geri gitmek
فرانسوی
retourner
آلمانی
geh zurück
اسپانیایی
regresa
ایتالیایی
torna indietro
عربی
مرجع | إشارة , إحالة , إسناد , توصية , صلة , صلاحية , استشارة , معلومات , سلطات , أشار , زود بالمراجع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "رجع" در زبان فارسی به معنای "بازگشتن" و "عودت" است. در نوشتار فارسی، این کلمه معمولاً به صورت "رجع" نوشته می‌شود.

قواعد و نکات نگارشی و زبانی مربوط به این کلمه شامل موارد زیر است:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "رجع" باید به صورت درست و معنادار نوشته شود. درصورتی‌که در متنی به کار روند، باید دقت شود که در جملات با معنی و نحوی صحیح قرار گیرد.

  2. جنس و تعداد: "رجع" یک اسم و فعل ماضی است و به صورت مفرد به کار می‌رود. در صورتی‌که بخواهید از آن در جمع استفاده کنید، صورت جمع آن "رجوع" خواهد بود.

  3. موارد استعمال: این کلمه معمولاً در متون فقهی، ادبی و علمی به کار می‌رود و در گفت‌وگوهای غیررسمی کمتر استفاده می‌شود.

  4. مترادف‌ها: کلمات مشابهی مانند "بازگشت"، "عودت" و "بازگشتن" می‌توانند به عنوان مترادف‌ها در بعضی متن‌ها استفاده شوند.

  5. قواعد نگارشی: در جملاتی که از این کلمه استفاده می‌شود، باید دیگر اصول نگارشی مانند استفاده از نقطه، کاما، و ساختار جمله درست حفظ شود.

به عنوان مثال، استفاده از "رجع" در جمله‌ای مانند: "او پس از یک سال به شهر خود رجع کرد." صحیح است.

اگر سوال خاصی درباره استفاده یا قواعد بیشتری دارید، لطفاً توضیحات بیشتری ارائه دهید!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او پس از سال‌ها دوری از وطن، به زودی به رجع خود به زادگاهش می‌اندیشد.
  2. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از افراد در هنگام بیماری به خاطرات خوش گذشته رجع می‌کنند.
  3. در داستان‌های کهن، قهرمانان پس از نبردهای سخت به یک رجع معنی‌دار در زندگی خود دست می‌یابند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری