جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

re(a)j'at
return  |

رجعت

معنی: رجعت . [ رَ ع َ ] (از ع ، اِمص ) رَجْعة. بازگشت . (غیاث اللغات ). بمعنی بازگشت به کسر«ر» آمده ، بفتح «ر» فصیح تر است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). بازگشتن بسوی دنیا، و منه هو یؤمن بالرجعة؛یعنی ایمان می آورد برجوع بسوی دنیا بعد از مرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) :
سقراط اگر به رجعت بازآید
عشری گمان بریش ز عشرینم .
ناصرخسرو.
کاشکی آدم به رجعت در جهان بازآمدی
تا بمرگ این خلف هر مرد و زن بگریستی .
خاقانی .
پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتی است
مصطفی فرموددنیا ساعتی است .
مولوی .
|| بازگردیدن مرد بسوی زن مطلقه ٔخود. (از اقرب الموارد). بازگردیدن طلاق دهنده بسوی زن مطلقه ٔ خود. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ) (از صراح اللغة). در اصطلاح شرع رد شوهر است زن را و اعاده ٔ نکاح اوست کماکان بدون تجدید عقد ولی مشروط بر اینکه این عمل در مدت عدّه صورت گیرد نه بعد از انقضاء عده ، زیرا عده برای اثبات مالکیت است و بعد از انقضاء مالکیت برطرف و زایل گردد. و مقصود عده ٔ طلاق است که بعد از مباشرت باشد حتی اگر با زوجه ٔ منکوحه خلوتی دست داده باشد و زوج اقرار کند که با زوجه مباشرت نشده آنگاه او را طلاق گوید رجعت مورد نخواهد داشت ، چنانکه در بیرجندی آمده است که رجعت بر دو قسم است : رجعت سنی و رجعت بدعی . رجعت سنی آن است که زوجه را فقط بگفتار بازگشت دهند ولی باید دو نفر گواه اقامه شود بر رجعت و به زوجه نیز این معنی را اعلام کند، پس بصرف گفتار زوج اقرار برجوع زوجه کرد مانند آنکه بگوید: راجعتک یا راجعت امرأتی ، و گواه اقامه نکند یا اقامه کند و رسماً بزوجه اعلام نکند آن رجعت بدعی باشد نه سنی . و در مسکینی که شرح بزرگتر است گوید: رجعت نزد اصحاب ما دوام نکاح است که در جریان مدت عده برپا دارد. و نزد شافعی رجعت عبارت از استباحه ٔ مباشرت است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ) : هر زنی که در عقد من است یا بعد ازاین در عقد من خواهد آمد مطلقه است به سه طلاق به این که رجعت در او نگنجد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318). ورجوع به رَجْعة شود.
- رجعت مرض ؛ بازگشت بیماری .
|| رستاخیز. || نزد بعضی شیعه بازگشت امام پس از مرگ او. (یادداشت مرحوم دهخدا). نزد بعضی دیگر از شیعه بازگشت امام است پس از غیبت او. (یادداشت مرحوم دهخدا). بازگشت امام دوازدهم . (یادداشت مرحوم دهخدا). || بازگشت عیسی به دنیا در آخرالزمان . (یادداشت مرحوم دهخدا). || مذهب رجعت ؛ اعتقاد به بازگشت حضرت رسول (ص ). در حبیب السیر آمده است : راویان اخبار نوشته اند که ابن السواد که به عبداﷲ سبا اشتهار دارد و در سلک علمای یهود منتظم بود زمان عثمان اظهار شعار اسلام کرد و از او رنجیده خاطر گشت و به مصر شتافت و در سنه ٔ 35 هَ . ق . در آن ولایت به آتش افروزی پرداخت و با بعضی از مصریان گفت : مرا عجب می آید از برخی که تصدیق رجعت عیسی بدنیا می کنند ولی تجویز بازگشتن خاتم الانبیاء نمی نمایند و این آیه ٔ کریمه را که «ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد» (قرآن 85/28) شاهد مدعای باطل خود گردانید، طایفه ای از مصریان این عقیده ٔ فاسد را از وی فراگرفتند. چون ابن سبا عثمان را معتقد نبود ایضاً خاطرنشان اهالی مصر نمود که در زمانهای گذشته که وصی هر پیغمبری جانشین او میبوده ، وصی نبی هاشم علی است و عثمان خلافت را به غصب متصرف گشته و همچنین زبان به طعن عمال عثمان گشود،مردم مصر نیز که از عبداﷲ بنی سعد آزرده خاطر بودند سخنان وی را از جان پذیرفتند و مکاتبات را با مخالفین عثمان که در کوفه و بصره اقامت داشتند آغاز و در فتح ابواب خلافت اتفاق کردند. (از حبیب السیر چ سنگی تهران ص 172). و رجوع به الملل و النحل چ جلالی نائینی ص 18 (ماده ٔ رجعیه ) و ص 20 (ماده ٔ سبائیه ) شود. || (اصطلاح نجوم ) بازگشتن کوکب سیاره سوای مهر و ماه از سیر طبیعی خود که از مغرب بسوی مشرق است . (غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ) (از صراح اللغة) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) . حرکت کوکبی برخلاف توالی بروج . سیر کوکب طولاً برخلاف نضدبروج . سیر یکی از خمسه ٔ متحیره برخلاف نسق بروج . (یادداشت مرحوم دهخدا). نزد منجمان و اهل هیأت عبارتست از حرکتی غیر از حرکت کوکب متحیره بسوی خلاف توالی بروج ، و آنرا رجوع و عکس نیز نامند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ) :
بی انقلاب و رجعت و بی حس و بی وبال
خواهم که بر سپهر جلالت بوی غلام .
سوزنی .
بر جناب او و بر اهل جهان فرخنده باد
رجعت نوروز و ترجیع من و تقویم او.
خاقانی .
|| نزد اهل دعوت عبارتست از رجوع وبال و نکال و ملال صاحب اعمال به سبب صدور فعل زشت از افعال ، یا بتکلم گفتاری سخیف از اقوال ، و سلب آن ترک شرایط عمل و اجازتست . و رجعت در عمل منسوب به شمس و قمر نباشد چه شمس وقمر از رجعت نمیباشد و از منسوبات شمسی است مثل دفعامراض و ادویه و مانند آن . و از منسوبات قمری است مثل کشف حجاب و ثبوت نور ایمان و ازاله ٔ شک و صلاح عقیده و روزی شدن عفت و حسن نتاج مواشی و مانند آن . پس در اینچنین اعمال رجعت نمی شود و در اعمال منسوب به بقیه ٔ کواکب رجعت میتواند باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
... ادامه
620 | 0
مترادف: بازگشت، برگشت، برگشتن، عود، مراجعت، نكس
متضاد: عزيمت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: رَجعة]
مختصات: (رَ عَ) [ ع . رجعة ] (مص ل .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: raj'at
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 673
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
return | throwback
ترکی
geri dönmek
فرانسوی
retour
آلمانی
zurückkehren
اسپانیایی
devolver
ایتالیایی
ritorno
عربی
عودة | إرجاع , مقابل , رجعة , صد , انعطاف , إستئناف الدراسة , جواب , عاد , رد , رجع , أرجع , أعاد , استرد , قدم , أجاب , سدد دين , أعاد كتابا , قابل شيئا بمثله , رد الجميل , شكر , رد بحسم , وضع , عاد ليعلن الحكم , إياب , متكرر , ردئ , يعود
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "رجعت" در زبان فارسی به معنای بازگشت یا بازگشتن است. این کلمه می‌تواند در متون مختلف به کار برود و بسته به زمینه، معانی مختلفی را منتقل کند. در زیر به نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "رجعت" به‌صورت صحیح باید با "ر" و "ج" و "ع" و "ت" نوشته شود، و هیچگونه خطای املایی در آن نباید وجود داشته باشد.

  2. استفاده در جملات: هنگام استفاده از "رجعت" در جملات، عملکرد آن به‌عنوان اسم و به‌معنای بازگشت را باید مشخص کرد. به‌عنوان مثال:

    • "رجعت او به خانه باعث خوشحالی همه شد."
    • "فیلم دربارهٔ رجعت انسان‌ها به دوران کودکی است."
  3. نکات معنایی: کلمه "رجعت" ممکن است در متون دینی به معنای بازگشت روح یا بازگشت به اصل و ریشه باشد. در این زمینه، باید به بافت و معنا دقت شود.

  4. تطابق با دیگر واژه‌ها: این کلمه می‌تواند با سایر واژه‌ها ترکیب شود، مانند "رجعت روح"، "رجعت به اصل" و... .

  5. نکات دستوری: "رجعت" یک اسم است و می‌توان آن را به‌وسیلهٔ پسوندها یا حروف اضافه مانند "در"، "به" و... به‌کار برد.

توجه به این نکات کمک می‌کند تا هنگام نوشتن یا گفتن از کلمه "رجعت"، پیام به‌طور صحیح و روشن منتقل شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "رجعت" در جمله آمده است:

  1. پس از سال‌ها دوری، او به وطنش بازگشت و احساس رجعت به خانه‌ای که همیشه در قلبش جا داشت را تجربه کرد.
  2. رجعت انسان به خداوند، نمادی از تجدید پیمان و اصلاح رفتار است.
  3. در داستان‌های مذهبی، رجعت پیامبران به دنیا برای اصلاح جامعه و هدایت انسان‌ها مطرح شده است.
  4. این کتاب به بررسی مفهوم رجعت در فلسفه و متافیزیک می‌پردازد و نظریات مختلف را تحلیل می‌کند.
  5. او در شعر خود به احساس رجعت به گذشته و یادآوری خاطرات شیرین دوران کودکی اشاره کرده است.

اگر مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا به موضوع خاصی مرتبط با "رجعت" اشاره دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: برگشت، عودت، مراجعت، باز گشت، اعاده، برگشت به خصال نیاکان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری