جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

refd
went  |

رفد

معنی: رفد. [ رَ ] (ع مص ) عطا کردن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عطا دادن .(المصادرزوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (دهار). عطا کردن . بخشش کردن . (فرهنگ فارسی معین ). دادن . یقال : رفدته ؛ ای اعنته و اعطیته . (منتهی الارب ). دادن . (آنندراج ). بخشش . (فرهنگ فارسی معین ). || یاری نمودن بر کسی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یاری کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). یاری دادن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). کمک کردن . یاری کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || یاری خواستن . (ترجمان القرآن ص 52). || رفاده بستن بر شتر. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رفاده ساختن و رفاده بستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مانند بند زین ساختن شتر را. (تاج المصادر بیهقی ). || (اِمص ) یاری . اعانت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رفادة شود.
... ادامه
327 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (رَ) [ ع . ]
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 284
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
went
ترکی
gitmiş
فرانسوی
est allé
آلمانی
ging
اسپانیایی
fue
ایتالیایی
andato
عربی
ذهب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "رفد" در زبان فارسی به معنای "رفتن" است، اما به‌طور خاص به صورت "رفد" به کار نمی‌رود. در واقع، شکل صحیح فعل "رفتن" در زمان‌های مختلف و برای شخص‌های مختلف به صورت "می‌روم"، "رفتم"، "می‌رفتم" و غیره است. در متون علمی و ادبی، ممکن است بیاموزید که از "رفد" در برخی زمان‌ها یا به عنوان یک شیوه خاص نگارش استفاده شود، اما به‌طور کلی این کلمه به خودی خود کاربردی ندارد.

اگر سوال شما مربوط به قاعده خاصی از قواعد فارسی یا نحوه استفاده از این کلمه در متون بود، لطفاً مشخص‌تر بیان کنید تا بهتر بتوانم راهنمایی کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به بازار رفت و مقداری میوه خرید.
  2. وقتی که باران آمد، بچه‌ها به خانه رفتند.
  3. بعد از کلاس، من به کتابخانه رفتم تا به مطالعه بپردازم.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری