جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

rafraf
refresh  |

رفرف

معنی: رفرف . [ رَ رَ ] (ع اِ) بساط گرانمایه . (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (لغت محلی شوشتر) (دهار). جامه های سبز که از آن گستردنی و محابس سازند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). جامه های سبز. (غیاث اللغات ). فرش گستردنی . (فرهنگ فارسی معین ) :
مثال رفرف خضر است فرش سغدی برگ
نمونه ای زجنی الجنتین دان انگور.
(از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
|| دامنهای خرگاه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خیمه . (غیاث اللغات ). شادروان . (ترجمان القرآن جرجانی ) (از دهار). پارچه ای باشد از خیمه و غیر آن که بر سر دروازه ها و کمر خیمه ها بندند تا باد بدان خورد و حرکت کند و به عربی رفرفه گویند. (لغت محلی شوشتر). || کرانه های زره که آونگان باشد، رفرفه یکی آن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). دامن زره . (دهار) :
همی ز جوشن بر کند غیبه ٔ جوشن
همی ز مغفر بگسست رفرف مغفر.
فرخی .
|| شاخه های افتاده و فروهشته از درخت کنار و درخت پیلو. || کناره محبسها و فرشها که زاید بر آن باشد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || هرچیز که زاید باشد و تاکرده شود. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کل ما فضل فثنی . (منتهی الارب ). || گستردنی و افکندنی . (ناظم الاطباء). گستردنی و افکندنیها. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || یکنوع ماهی دریایی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). ماهیی است دریایی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || یکنوع درختی در یمن . (ناظم الاطباء). درختی است که در یمن روید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || روزن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). روشن . باجه . روزن . روزنه . (یادداشت مؤلف ). روشن . (اقرب الموارد). || بالشچه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج )(از اقرب الموارد). بالش . (غیاث اللغات ) (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 52) (از لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (دهار). بالش . وساده . (فرهنگ فارسی معین ). || تلاق . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || درخت تازه ٔ فروهشته شاخ . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || مرغزار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ترجمان القرآن ) (دهار) (از اقرب الموارد). || پاره ای که ما بین سراپرده و خرگاه دوزند. || دیبای تنک . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). پارچه ٔ دیبای نازک . (از اقرب الموارد). || آنچه از زره بخود بسته بر پشت اندازند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || چوبی عریض که هر دوطرف آن در دیوار گذاشته متاع شگرف خانه بر آن نهند.(ناظم الاطباء) (از آنندراج ). چوبی باشد پهنا که دو طرف آن در دیوار گذاشته متاع شگرف خانه بر آن نهند. رفرفة یکی . (منتهی الارب ). || طاق در عمارت . (غیاث اللغات ). طاق گونه ای که کالاهای شگرف خانه را بر آن نهند. (از اقرب الموارد). رجوع به رف شود. || صاحب آنندراج گوید: فارسیان به معنی تیزی رفتار موج استعمال کنند :
به شتابی که گذشتم من از این وحشت گاه
رفرف موج نگر از سر دریا گذرد.
صائب (از آنندراج ).
از جهان گذران کیست که آسان گذرد
رفرف موج درین ریگ روان می ماند.
صائب (از آنندراج ).
... ادامه
419 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: رَفارِف] [قدیمی]
مختصات: (رَ رَ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 560
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
refresh
ترکی
referans
فرانسوی
réf
آلمانی
ref
اسپانیایی
árbitro
ایتالیایی
rif
عربی
انتعش | نعش الذاكرة , إستعاد قوات , تعيش , طرى , رطب , أراح , تناول شرابا , استراح , استرخى , استكان , تحديث
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "رفرف" در زبان فارسی به معنای "برق" یا "وزش" نیست و به طور مستقیم معانی یا کاربرد خاصی ندارد. اما در صورت نیاز به بررسی قواعد فارسی و نگارشی می‌توان به نحو زیر اشاره کرد:

  1. قواعد املایی:

    • کلمات در زبان فارسی باید به درستی نوشته شوند. در مورد کلمه "رفرف" از دید املایی اگر درست باشد، باید در متنی مناسب به کار برود.
  2. قواعد نگارشی:

    • در استفاده از کلمات، رعایت فاصله‌ها، نشانه‌های نگارشی و ترتیب جملات اهمیت دارد. اگر "رفرف" به عنوان اسم خاص یا صفت خاصی در نظر گرفته شود، باید در جمله به درستی بکار برود.
    • برای مثال: "صدای رفرف باد در دل شب، آرامش بخش بود."
  3. معنی و استفاده:
    • اگرچه "رفرف" معنای خاصی ندارد، ولی می‌توان آن را در ادبیات یا شعر به گونه‌ای به کار برد که نشان‌دهنده حالتی خاص یا حسی باشد.

اگر سوال خاصی درباره کلمه یا کاربرد آن دارید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا بتوانم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در روزهای گرم تابستان، رفرف کنار پنجره به آرامی حرکت می‌کرد و نسیم خنک رو به اتاق می‌آورد.
  2. صدای خوشایند رفرف در باغ، نویدبخش ورود به فصلی جدید بود.
  3. او به یاد دوران کودکی‌اش نشسته بود و به رفرف دوست‌داشتنی‌اش که همیشه در کنار تختش بود، فکر می‌کرد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری