رقصیدن
licenseمعنی کلمه رقصیدن
معنی واژه رقصیدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم) [عربی. فارسی]
مختصات:
(رَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
454
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
dance | ball , caper , hoof , hop , lope , tumble
ترکی
dans etmek
فرانسوی
danser
آلمانی
tanzen
اسپانیایی
bailar
ایتالیایی
ballare
عربی
رقص | رقصة , فن الرقص , حفلة راقصة , قطعة موسيقية راقصة , وثب , أدى رقصة , الرقص
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
«رقصیدن» به عنوان یک فعل در زبان فارسی، قواعد و نکات نگارشی خاص خود را دارد. در ادامه به چند مورد از این قواعد اشاره میکنم:
-
صرف فعل: رقصیدن یک فعل نامنصرف است و به صورتهای مختلفی صرف میشود. برای مثال:
- من میرقصم
- تو میرقصی
- او میرقصد
- ما میرقصیم
- شما میرقصید
- آنها میرقصند
-
زمانها: این فعل در زمانهای مختلف به کار میرود. برای مثال:
- ماضی: رقصید
- مضارع: میرقصم
- امر: رقصة
-
قافیه و ادبیات: در شعر و نثر، این واژه میتواند قافیه ایجاد کند و به توصیف احساسات و حالات انسانی کمک کند.
-
استفاده از قیدها و توصیفات: میتوان با استفاده از قیدها و صفتها، معنای بیشتری به جمله اضافه کرد. مثلاً:
- او به زیبایی میرقصید.
- آنها با شادی میرقصیدند.
- تنوع در ساختار جمله: «رقصیدن» میتواند در ساختارهای مختلف جمله قرار بگیرد:
- او در مراسم عروسی رقصید.
- رقصیدن یک هنر زیباست.
با توجه به این نکات و قواعد، میتوانیم از «رقصیدن» بهطور مؤثر در نوشتار و گفتار استفاده کنیم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- کودکان در پارک به صورت شاداب و با دل خوش شروع به رقصیدن کردند.
- وقتی موسیقی مورد علاقهاش را شنید، احساس کرد که باید به رقصیدن بپردازد.
- رقصیدن زیر نور ماه، حس خاصی به قلبش میداد و باعث آرامش او میشد.
