جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ramad
ophthalmia  |

رمد

معنی: رمد. [ رَ م َ ] (ع مص ) به درد آمدن چشم . (منتهی الارب ). چشم درد گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). آشوبیدن و شوریده شدن چشم از درد یا آسیبی . (از اقرب الموارد). درد چشم و باد کردن آن .(از متن اللغه ). سرخ گردیدن سفیدی چشم و آن اکثر ازباد و جریان آب بود. (غیاث اللغات ). || رَمِدَ الرجل ؛ آشوبید و شورید چشم وی از درد یا آسیبی و از این معنی است : بکت علیه المکارم حتی رَمِدَت ْ عیونها و قرحت جفونها. (از اقرب الموارد). || (اِمص ) درد چشم یا ورمی است که در طبقه ٔ ملتحمه حادث شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آشوب و بهم خوردگی چشم از درد یا آسیبی و یا هر دردی که بر چشم عارض شود. (از اقرب الموارد). چشم درد. (دهار) :
چشم خجسته را مژه زرد و میان سیاه
پرده ٔ زبرجدین و عقیقین رمد بود.
منوچهری .
الیسع را به خوارزم رمدی سخت عارض شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 319).
دائماً غفلت ز گستاخی دمد
که برد تعظیم از دیده رمد.
مولوی .
صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: نزد قدماء پزشکان بر ورم حار دموی که در ملتحم چشم عارض شود اطلاق می گردد و اگر ورمی دیگر که غیر از این ماده باشد بر چشم عارض گردد آن را تکدر و کدورت نامند. و اما نزد متأخران اطباء بر هر ورمی که به ملتحم چشم عارض شود اطلاق می گردد خواه سبب آن مواد حاره باشد خواه بارده و کسی را که مبتلا به رمد باشد اَرْمَد گویند و در وافیه آمده که رمد بر هرچه موجب درد چشم شود اطلاق می گردد.
- رمدکشیده ؛ چشم به دردآمده . (آنندراج ) :
خواهد اگر بیاد هم آغوشی تنت
چشم رمدکشیده کشد در بر آفتاب .
حسین ثنائی (از آنندراج ).
... ادامه
320 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] (پزشکی) [قدیمی]
مختصات: (رَ مَ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 244
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
ophthalmia | ram
ترکی
ramd
فرانسوی
ramd
آلمانی
ramd
اسپانیایی
ramd
ایتالیایی
ramd
عربی
التهاب العينين | العيون
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "رمد" در زبان فارسی به معنی «بیماری چشمی» است و در نوشتار و گفتار همواره باید به نکات زیر توجه شود:

  1. نوشتار صحیح: مطمئن شوید کلمه را به درستی بنویسید. شکل درست آن "رمد" است.

  2. فارسی‌نویسی: در متون فارسی بهتر است از معادل‌های فارسی استفاده شود. "رمد" معادلش در زبان علمی "بیماری چشمی" است که ممکن است در برخی موارد مناسب‌تر باشد.

  3. جمله‌بندی: وقتی از "رمد" در جمله استفاده می‌کنید، توجه داشته باشید که نحوه قرارگیری آن در جمله و ساختار آن به درستی صورت گیرد. به عنوان مثال: "او به بیماری رمد مبتلا شده است."

  4. استفاده در متن: در متون علمی یا پزشکی، دقت کنید که از اصطلاحات پزشکی صحیح و دقیق استفاده کنید.

  5. توجه به نکات نگارشی: اگر کلمه "رمد" در وسط جمله یا پاراگراف به کار می‌رود، باید به قواعد نگارشی مانند نشانه‌های نگارشی، فاصله‌گذاری و... توجه داشته باشید.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "رمد" در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. رمد یک روستای زیبا و کوهستانی در شمال کشور است که گردشگران زیادی را به خود جلب می‌کند.
  2. در کتاب‌های تاریخی، نام رمد به عنوان یکی از مراکز مهم فرهنگی و اقتصادی در گذشته یاد شده است.
  3. مردم روستای رمد به دستskill‌ب از صنایع دستی خود درآمدی پایدار کسب می‌کنند و به حفظ سنت‌های خود اهمیت می‌دهند.

واژگان مرتبط: چشم درد، اماس چشم، التهاب، ملتحمه کره چشم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری