جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: رمی . [ رَم ْی ْ ] (ع مص ) انداختن چیزی از دست . (منتهی الارب ).افکندن چیزی را. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). رمایة. (اقرب الموارد). افکندن . پرتاب کردن . - رمی جمرة ؛ از مناسک حج است در نزول مِنی ̍، و آن انداختن سنگ در جمره ٔ عقبه است . جمره در لغت کومه و تلی از سنگ ریزه را گویند و درمنی سه جمره است و یکی از آنها جمره ٔ عقبه است و این عمل انداختن هفت سنگریزه ٔ جمعآوری شده از حرم است به جمره ٔ عقبه و باید رمی ، به جمرة اصابت نماید. (از شرح تبصره ٔ علامه چ دانشگاه ص 228). || تیر انداختن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رمایة. (منتهی الارب ). || افزون شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). افزون شدن و بسیار شدن مال . (از متن اللغه ). || افزون شدن بر پنجاه : رَمی ̍ علی الخمسین . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه ). || یاری دادن و نیکو نمودن . (از منتهی الارب ). نصرت دادن و نیکی به پیش کسی آوردن . (از اقرب الموارد). || دشنام دادن کسی را: رماه بفاحشة، و منه قوله تعالی : و الذین یرمون المحصنات . (قرآن 4/24). (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || عیب کردن و ناروا گفتن و متهم ساختن کسی را. (از اقرب الموارد). عیب گرفتن و ناروا گفتن کسی را برای کار بد. (از متن اللغة). قذف . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || ترک کردن و آزاد گذاشتن کسی را: رمی بحبله علی غاربه . (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). || مسلط و والی ساختن کسی را بر شهری : و کیف تصنع ان رمیت بک علی العراقین . (از اقرب الموارد). || قصد مکانی کردن : رأیت ناساً یرمون الطائف . (از اقرب الموارد) (متن اللغة). || گرفتار مصیبت و علتی کردن کسی را. و گویند: «رمی اﷲفی یده و انفه و غیر ذلک من اعضائه ». (از اقرب الموارد). رمی فی یده و رمی فی انفه ؛ دعای بدی است . (از منتهی الارب ). remy ريبي remi rémy remy remy remy
کلمه "رمی" در زبان فارسی به چند معنا کاربرد دارد و همچنین میتواند بسته به زمینه استفاده، قواعد خاصی داشته باشد. در ادامه به چند نکته نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
نحوه نوشتن: کلمه "رمی" باید به صورت صحیح نوشته شود، با رعایت اعرابگذاری در صورت لزوم. به عنوان مثال، در نوشتار رسمی ممکن است اعرابگذاری نیز لازم باشد.
تعریف و معنا:
"رمی" به معنای پرتاب کردن چیزها به ویژه در مفاهیم مذهبی (مثل رمی جمار) استفاده میشود.
به معنای بازی کردن یا شلیک کردن نیز به کار میرود.
توافق در مورد جملات: در جملاتی که کلمه "رمی" به کار میرود، باید دقت شود که فعل و فاعل با هم مطابقت داشته باشند.
مثال: "او رمی میکند" (فاعل و فعل با هم هماهنگ هستند).
محل استفاده: این کلمه میتواند در متنهای مختلف فرهنگی، مذهبی و ادبی به کار برود، بنابراین باید توجه داشت که با توجه به زمینه، معنای مناسب انتخاب شود.
نکات نگارشی:
در متون علمی و پژوهشی بهتر است از توضیح و بیان واژه استفاده شود تا معنی و مفهوم آن برای خواننده روشنتر شود.
اگر کلمه "رمی" به عنوان اسم خاص یا عنوان خاصی استفاده میشود، باید در نوشته با حروف بزرگ شروع شود.
این نکات میتوانند به نگارش صحیح کلمه "رمی" و فهم بهتر آن در متون مختلف کمک کنند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند جمله که کلمه "رمی" در آنها به کار رفته است را مشاهده میکنید:
در بازیهای کاراته، رمی یکی از تکنیکهای مهم برای ضربه زدن به حریف است.
در هندسه، رمی میتواند به معنای محاسبه زوایا و اندازهها باشد.
در شاعری عرفانی، واژه رمی به معنای پرتاب عشق به دل معشوق به کار میرود.
گروهی از جوانان در پارک به رمی چالشهای مختلف پرداختند و به نمایش مهارتهای خود پرداختند.
اگر به توضیحات بیشتری در مورد کلمه "رمی" نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!