جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

suffer  |

رنج بردن

معنی: رنج بردن . [ رَ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) تحمل صدمه و اذیت و مصیبت نمودن . (ناظم الاطباء). زحمت کشیدن . رنج کشیدن . تحمل مشقت و محنت کردن :
پسندیدم آن هدیه های تو نیز
کجا رنج بردی ز هر گونه چیز.
فردوسی .
بسی رنج برد اندر آن روزگار
به افسون و اندیشه ٔ بی شمار.
فردوسی .
به چاره درون هیچ ره خودنبود
همی گفت کاین رنج بردن چه سود.
فردوسی .
جهان جای بقا نیست به آسانی بگذار
به ایوان چه بری رنج و به کاخ و به ستاوند.
طیان .
من به پروردن تو رنج بدان روی برم
که تو در جستن کام دل من رنج بری .
فرخی .
امیر ماضی چند رنج برد و مالهای عظیم بذل کرد تا قدرخان ، خانی یافت . (تاریخ بیهقی ). یک سال و نیم در این رنج برد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 538).
به کشت ار برد رنج کشورزیان
چنان کن که ناید به کشور زیان .
اسدی .
رنج مبر که به گفتار تو بازنایستند [ بوزینگان ] . (کلیله و دمنه ). مردی مر غیر را می گفت رنج مبر. (کلیله و دمنه ).
از این بایست چندین رنج بردن
که بی رنجی نخواهی گنج بردن .
عطار (اسرارنامه ).
... ادامه
1310 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 509
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
suffer | travail , take care , toil
عربی
عانى | تحمل , تكبد , تألم , قاسى , كابد , ترك , سمح , دفع الثمن , عاقب , تدهور , لاقى , خضع لعملية ما , يعاني

واژگان مرتبط: کشیدن، متحمل شدن، سوختن، تحمل کردن، درد کشیدن، مواظبت کردن، سعی کردن، زحمت کشیدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری