جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: رهط. [ رَ ] (ع اِ) مردان از سه یا هفت تا ده یا از سه تا چهل بدون زنان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جماعتی قدر دوازده . (دهار). در اصطلاح رجال و درایه جماعتی ازمردان را گویند که کمتر از ده و بیشتر از سه و یا هفت تا ده و یا بین ده و چهل باشد. (یاددشت مؤلف ). || گروه جماعت مردان . گروه . (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 54) (دهار) (مهذب الاسماء) : همچنان کان زاهد اندر سال قحط بود او خندان و گریان جمله رهط. مولوی . || نفر. تن : و اذا اضیف الی الرهط عدد یراد به النفس و الشخص ؛ و منه فی القرآن : «و کان فی المدینة تسعة رهط» ؛ ای تسعة انفس . (از اقرب الموارد). || قوم و قبیله ٔ مرد. جمع است واحد از لفظ خود ندارد. ج ، اَرهُط، اَرهِطَة، اَرهاط، رِهاط. جج ، اَراهِط، اَراهیط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). از لفظ خود جمع ندارد. ج ، ارهط، ارهاط و جمع آن دو اراهطو اراهیط. (از اقرب الموارد). دوده . (مهذب الاسماء) (دهار) : از آن رهط در پای ناحیت بعضی مانده اند. (تاریخ بیهقی ). || دشمن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نوع . نوعی از انواع ، در حدیث است : لولا انه [ ای الکلب ] رهط لامرت بهدمه . (از یادداشت مؤلف ). || پوست پاره ای بر شکل میزر که زنان حایض و کودکان بر میان بندند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || پوست پاره ای که دوال دوال آن را تراشند و بر روی ستور اندازند. ج ، اَرهاط، رِهاط. (منتهی الارب ) (از آنندراج )(ناظم الاطباء). || مجمع درختان طلق خاردار. (ناظم الاطباء). || نحن ذورهط؛ یعنی فراهم شوندگانیم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). rahat رهات rahat confortable komfortabel cómodo comodo
کلمه «رهط» در زبان فارسی به معنای گروه، جمع یا طایفهای از مردم است. در بخشهای مختلف زبان و نگارش فارسی، این کلمه میتواند بهصورتهای مختلفی به کار رود. در ادامه، به نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میشود:
استفاده صحیح: کلمه «رهط» به عنوان اسم جمع به کار میرود و معمولاً به معنای گروهی از مردم یا اقوام استفاده میشود. به عنوان مثال: «رهط این قوم همواره در کنار یکدیگر ایستادهاند.»
نحوه نوشتن: این کلمه به صورت «رهط» نوشته میشود و در متون رسمی و ادبی معتبر است.
مفرد و جمع: کلمه «رهط» خود به معنای جمع است و نیازی به جمع بستن ندارد. به عبارت دیگر نمیتوان گفت «رهطها» یا «رهطها» و آن را به صورت مفرد نیز «رهط» به کار برد.
قواعد زبان فارسی: در جملاتی که از این کلمه استفاده میشود، باید به قواعد دستوری و ساختاری زبان فارسی توجه کرد. به عنوان مثال، فعلهایی که با این کلمه به کار میروند باید با این اسم جمع سازگاری داشته باشند (مثلاً: «رهط به میدان آمدند»).
معانی و کاربردها: کلمه «رهط» ممکن است در متون ادبی، داستانها یا اشعار به کار رود و بهتر است در چنین متونی با درک مفهوم دقیق آن استفاده شود.
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و فهم صحیح کلمه «رهط» در متنهای مختلف کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
رهط جوانان با انگیزهای که داشتند، تصمیم گرفتند به یک پروژه اجتماعی مهم بپردازند.
در جشنواره فرهنگی، رهطهای مختلفی از شهرهای گوناگون گرد هم آمدند تا هنر و سنتهای خود را به نمایش بگذارند.
رهط های علمای دینی در این همایش به بحث و تبادل نظر درباره موضوعات روز پرداختند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر