رواج شکستن
licenseمعنی کلمه رواج شکستن
معنی واژه رواج شکستن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
1040
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
break up
عربی
فض | انفصل , حطم , فتت , وضع حد , فكك , تدهور , تجزأ , تساقط , تطور , كسر الثلج , توقف عن شىء , اختتم , انشق