جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: روانه شدن . [ رَ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رفتن . راهی شدن . براه افتادن . فرستاده شدن . روان شدن : برون کن از دل اندوه زمانه مگر خوشدل شوی زینجا روانه . ناصرخسرو. و یعقوب با پسران روانه شدند. (قصص الانبیاء). چون این نامه روانه شد ولایت قسمت کردند. (راحة الصدور راوندی ). روانه شد چو سیمین کوه درحال درافکنده به کوه آواز خلخال . نظامی . چو برزد آتش مشرق زبانه ملک چون آب شد زانجا روانه . نظامی . گفت بابا روانه شد پایم کرد رای تو عالم آرایم . نظامی . بر درازگوش نشستند و بطرف شهر بخارا روانه شدند. (انیس الطالبین ص 35). و رجوع به روانه و روان شدن شود. || جاری شدن . جریان پیدا کردن . روان شدن : به طرف هر چمن سروی جوانه به هر جویی شده آبی روانه . نظامی . و رجوع به روان شدن شود. depart, going غادر، انصرف، حيد، رحل، قام، انحرف، مات، تغادر حرکت کردن، راهی شدن، روانه شدن، رخت بر بستن، عازم شدن، عزیمت کردن
غادر|انصرف , حيد , رحل , قام , انحرف , مات , تغادر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "روانه شدن" به معنای حرکت کردن یا به سمت جایی رفتن است. در نوشتار فارسی، رعایت قواعد نگارشی و نحوه اتصال واژهها اهمیت دارد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات مربوط به "روانه شدن" اشاره میکنم:
نحو و ساختار: عبارت "روانه شدن" یک ترکیب فعلی است و به صورت فعل مركب به کار میرود. به عنوان مثال، میتوان گفت: "او روانه شد."
نقطهگذاری: اگر این عبارت در میانهی جملهای قرار بگیرد، باید به قواعد نقطهگذاری توجه شود. به عنوان مثال: "بعد از اتمام کار، او روانه شد."
استفاده در جملات: برای استفاده از این عبارت در جملات مختلف میتوانید به صورتهای زیر عمل کنید:
"او روانهی سفر شد."
"پس از آمادهسازی، آنها روانهی بازار شدند."
فعل حال و گذشته: این ترکیب میتواند به صورتهای مختلفی صرف شود؛ مثلاً:
فعل گذشته: "او روانه شد."
فعل حال: "او در حال روانه شدن است."
توجه به دقت واژهها: در گفتار و نوشتار، به معنای دقیق کلمه و جمله توجه کنید تا مفهوم به خوبی منتقل شود.
با رعایت این نکات، میتوانید از "روانه شدن" به درستی در جملات و متنهای فارسی استفاده کنید.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: حرکت کردن، راهی شدن، روانه شدن، رخت بر بستن، عازم شدن، عزیمت کردن