جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zāb
quality  |

زاب

معنی: زاب . (اِخ ) نام یکی از پادشاهان عجم و آن پسر نودک پسر منوچهر است ، و نهرهای موسوم به زاب منسوب بدوست . (قاموس ). نام پادشاهی است از پادشاهان فرس که این همه انهار کندیده ٔ اوست . (منتهی الارب ). نام پادشاه ایران که او را زوبن تهماسب نیز گویند. بعد از قتل نوذر بدست افراسیاب بن پشن و غلبه بر ایران بسعی زال زر و بزرگان سلسله ٔ کیان او را بر مسند جهانداری برنشانیده و با افراسیاب مصالحه کردند و او در هشتادسالگی پادشاهی یافت . گرشاسب بن وشتاسب که با او سمت برادری داشت وزارت او میکرده با آبادی ایران که از جور افراسیاب ویران شده بود می پرداخت . گویند در عراق عرب شهری بنام خود ساخته و ویران شده اکنون بزاب مشهور است . مدت پنج سال زمان ملک او بوده است . حکیم فردوسی گفته :
چو سال اندر آمد بهشتاد و شش
بپژمرد سالار خورشیدفش
چو شد بخت ایرانیان کندرو
شد آن دادگستر جهاندار زو.
(از آنندراج ) (از انجمن آرای ناصری ).
خوارزمی گوید: پادشاه پیشدادی است که پس از نوذر بسلطنت رسید و چون به اشتراک گرشاسب امور سلطنت رااداره میکرد آنان معروف به (شریکین ) گردیده اند. (مفاتیح العلوم خوارزمی ص 63). صاحب مجمل التواریخ و القصص گوید: باب سوم در تاریخ بعضی پادشاهان عجم تا سنه ٔ عشرین و خمسمائه [سال تألیف کتاب ] از گاه ملک اوشهنج [هوشنگ ] پیشداد پنجهزار و چهارصد و نود سال ...از گاه ملک کیقبادبن زاب دو هزار و پانصد سال ... (مجمل التواریخ و القصص ص 14).
و در ص 67 همان کتاب آمده : شاپور آخر عمر به طیشفون بمردو طیسفون نیز خواندم در کتابی کهن . و گفته بود از بناهای زاب بود واﷲ اعلم . و در ص 462 چنین آرد: زاب به اصطخر بمرد و ستودان بکوه پایه ساختند. (مجمل التواریخ و القصص در ذکر نواویس [ ضرائح و قبور ] پادشاهان ).
و در ص 90 آرد: اندر عهد نوذر و زاب ، پهلوانی بزال رسید که سام بعهد نوذر از جهان برفت و همین بزرگان بودند، و گرشاسف از تخم افریدون وزیر زاب . ابن بلخی در مورد نسب زاب چنین گوید: و نسب او [ بموجب تواریخ و کتب انساب ] این است : زوبن طهماسب بن کنجهویرزبن هواسب بن ارتدیخ بن روع بن مایسوبن نوذربن منوچهر و پارسیان وی را زو می گویند و این درست تر است . اما در بعضی از تواریخ عرب زاب نبشته اند و آثاری که او کرده است بعد از این گفته آید. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 13). و مراجعه به زو در همان کتاب و لغت نامه شود.
مرحوم بهار در تاریخ سیستان (ج 1 ص 7) آرد: از پادشاهی تهماسب در کتب معتبره مانند آثار الباقیه ، شاهنامه ، تألیفات مسعودی و غیره ذکری نیست تنها شاهنامه در شعری از او نام برده :
ندیدند جز پور طهماسب زو
که زور کیان داشت فرهنگ گو.
بیرونی هم زاب را پسر تهماسب مینامد. (تاریخ سیستان ص 7). یاقوت آرد: سخن درست درباره ٔ زاب آن است که از قدماء سلاطین عجم و او زاب بن توکان بن منوشهر بن ایرج بن افریدون بوده است . در عراق نهرهائی ایجاد کرده که بنام او مشهوراست و گاه هر یک از آن دو را (زابی ) و هر دو را به صیغه ٔ تثنیه زابیان نامند تلفظ شود. (معجم البلدان ).
صاحب نفایس آرد:دو رود زاب اعلی و زاب اسفل که هر دو را زاب بن طهماسب که از اسباط منوچهر بوده و بر افراسیاب غلبه کرده بعراق آورد. (نفایس الفنون ص 403).
حمداﷲ مستوفی آرد: آب زابین به زاب بن طهماسب پیشدادی منسوب است . دو آب است ، یکی را زاب بزرگ خوانند از کوههای ارمن برمیخیزد و بدیاربکر میرود بحدود حدیثه در دجله میریزد. طولش هشتاد فرسنگ است و دویم را زاب مجنون خوانند. جهت آنکه سخت تند میرود واز کوههای ارمن برمی خیزد. و در ولایت ارمن و دیار بکر میریزد، و بحدود تل سن در دجله میریزد. طول سی فرسنگ است و ابن مفرغ در حق آن آب گوید:
ان الذی عاش ختاراً بذمته
و مات عبداً قتیل اﷲ بالزاب .
(نزهة القلوب چ لیدن ج 3 ص 215). میرخوند زاب را دهمین پادشاه پیشدادی داند و گوید: سلطنت خطه ٔ ایران (پس از کشته شدن افراسیاب ) بر زاب بن طهماسب بن منوچهر قرار گرفت . در سن هشتادسالگی قدم بر مسند جهانبانی گذارد، بهمگی همت متوجه آن شد که اختلالاتی را که بسبب افراسیاب بر ممالک ایران وقوع یافته بود تدارک نماید و مدت هفت سال خراج از رعایا نطلبید و انهار و قنواتی که پورپشنگ مسدود گردانیده بود بدستور سابق جاری ساخت و چون مدت سی سال بپادشاهی انصاف و عدل کار فرمود متوجه عالم آخرت شد. (حبیب السیر چ قدیم تهران ص 67). و رجوع به زو در همین لغت نامه شود.
مرحوم پیرنیا در داستانهای قدیم ایران گوید: پدر گرشاسب بود پس از خشک سالی و قحطی که روی داد و طرفین خسته شدند، این شاه با تورانیان (سکاها) صلح کرد و چون کهن سال بود بزودی درگذشت و پسرش گرشاسب بر تخت نشست . (داستانهای ایران قدیم تألیف حسن پیرنیا ص 90). ودر ص 89 همان کتاب آمده : پس از انقراض دودمان منوچهر ایرانیها در جستجوی شخصی که نسبش به فریدون برسد برآمده و بالاخره زاب (زوی فردوسی ) را یافته اند. اگرچه موافق شاهنامه بعد از نوذر زو بر تخت می نشیند ولی از سلطنت 120ساله ٔ منوچهر که خارق عادت است چنین بنظرمی آید که بین منوچهر و زو غیر از نوذر چند پشت دیگربوده اند که اسامیشان فراموش شده است . بعضی از نویسندگان قرون اسلامی بین منوچهر و زو سه و برخی شش پشت شمرده اند - انتهی .
صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: از ملوک پیشدادیان ایران است که افراسیاب را از ایران اخراج و بجای او بر تخت سلطنت جلوس کرده است و مروی است که وی فرزند جمشید و پدر کیقباد اولین پادشاه سلسله ٔ کیانی بوده است .
فرزند زاب گرشاسب نیز بسلطنت رسیده و مدت پادشاهی هر دو 12 سال بوده است .
... ادامه
379 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات:
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم خاص مکان
آواشناسی: zAb
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 10
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
quality
ترکی
zap
فرانسوی
zab
آلمانی
zab
اسپانیایی
zab
ایتالیایی
zab
عربی
زاب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "زاب" در زبان فارسی می‌تواند معنای خاصی داشته باشد و بسته به نوع و زمینه‌ای که در آن به کار می‌رود، ممکن است قواعد دستوری و نگارشی متفاوتی داشته باشد. برای مثال، اگر "زاب" به عنوان اسم خاص، اسم مکان، یا حتی یک واژه‌ی محاوره‌ای استفاده شود، هر کدام ممکن است قواعد خاص خود را داشته باشند.

  1. نقطه‌گذاری: اگر "زاب" در جمله‌ای به کار برود، باید طبق اصول نگارشی نقطه‌گذاری مناسب انجام گیرد. مثلاً در انتهای جمله، باید نقطه قرار داده شود.

  2. هماهنگی: اگر "زاب" به عنوان اسم در جمله استفاده شود، باید با سایر کلمات در جمله از نظر جنس و شمار هماهنگی داشته باشد.

  3. استفاده از حروف تعریف: در صورت استفاده از حروف تعریف مانند "این"، "آن"، "یک"، باید توجه داشت که آیا این حروف با "زاب" سازگاری دارد یا خیر.

  4. مفرد و جمع: در صورتی که بخواهید درباره چند زاب صحبت کنید، باید از واژه جمع استفاده کنید و قواعد مربوط به جمع‌بندی را رعایت کنید.

  5. نوشته‌شدن: اگر "زاب" بخشی از یک عنوان یا نام خاص باشد، باید به طور مناسب و با حریم نگارشی صحیح نوشته شود، مثلاً با حروف بزرگ.

اگر تمایل به اطلاعات بیشتری درباره قواعد کاربردی خاصی از "زاب" دارید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا به طور دقیق‌تر بتوانم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال برای کلمه "زاب" در جمله آورده شده است:

  1. زاب یک رودخانه بزرگ است که از کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد.
  2. در فصل بهار، آب زاب به شدت افزایش می‌یابد و منظره‌ای زیبا ایجاد می‌کند.
  3. ماهی‌گیری در زاب یک سرگرمی محبوب در میان محلی‌هاست.
  4. زاب به عنوان یک منبع آب برای کشاورزی در منطقه بسیار اهمیت دارد.
  5. او در کنار زاب نشسته بود و از صدای آب لذت می‌برد.

امیدوارم این جملات به شما کمک کند!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری